قصه عجیب جدایی فرانچسکو توتی از همسرش
فرانچسکو توتی، اسطوره بزرگ رم و ایتالیا، بدترین روزهای زندگی خود را تجربه کرده است.
به گزارش پارسینه پلاس، روایت عشق افسانه ای فرانچسکو توتی و ایلاری بلازی در دو دهه اخیر همیشه تیتر یک بسیاری از رسانه های ایتالیایی بود. زوج خوش تیپ، مشهور و جذابی که به نماد عشق ورزی در ایتالیا و شاید جهان تبدیل شده بودند. اما حالا این افسانه به بدترین شکل ممکن و با خیانت ایلاری بلازی به فرانچسکو توتی و رابطه با شخص دیگری تمام شده و اسطوره جالوروسی نیز بالاخره سکوت خود را در این رابطه شکسته و صحبت هایی عجیب و غیرمنتظره را به زبان آورده است.
فرانچسکو توتی در ابتدای مصاحبه خود گفت: به کرونای شدیدی مبتلا شدم. ۲۵ روز در خانه حبس شده و نزدیک بود در بیمارستان بستری شوم. سپس ۱۲ اکتبر ۲۰۲۰ فرا رسید.
در ۱۲ اکتبر چه اتفاقی افتاد؟
پدر من فوت کرد. آخرین بار او در ۲۶ آگوست او دیدم. من می دانستم که او بیمار است و نمی توانستم پدرم را ملاقات کنم. پدرم همیشه کنارم بود، هیچ وقت سفری را از دست نداد و جلوی دیگران از من تعریف کرده و می گفت فرانچسکو شماره یک است. من دوره سختی را گذرانده ام، اول به این دلیل که از فوتبال خداحافظی کردم و سپس پدرم به دلیل ابتلا به کرونا درگذشت. من همچنین به مدت ۱۵ روز خودم نیز به شدت درگیر این ویروس شدم و با این حال، همسرم زمانی که خیلی به او نیاز داشتم در کنارم نبود.
آیا تو در این رابطه اشتباهی نداشتی؟
وقتی رابطه ای تمام می شود همه چیز ۵۰-۵۰ است. من باید بیشتر با او می بودم، اما در عوض، در آخر هفته با دوستان برنامه می گذاشتم. البته ایلاری هم در قرارهای من بود، اما باید او را به شام برده و بیشتر به او توجه می کردم.
شایعاتی در مورد تو نیز همیشه و به خصوص در سال های اخیر وجود داشته؟
این شایعه که من اول خیانت کردم، حقیقت ندارد. گفتم قرار نیست صحبت کنم و در این مدت نیز چیزی نگفتم، اما در هفته های اخیر دروغ های زیادی خوانده ام و برخی حتی فرزندان من را به دردسر انداخته اند. من هرگز در بیست سال این کار را انجام نداده بودم و البته ایلاری نیز خیانت نکرده بود. اما وقتی از افراد مختلفی که به آنها اعتماد دارم هشدارهایی دریافت کردم، شک و تردید در من آغاز شد. من موبایل او را چک کرده و متوجه شدم او با شخصی رابطه دارد که به عنوان واسطه بین ایلاری و یک مرد دیگر کار می کند.
چه زمانی این اتفاق افتاد؟
من در پاییز متوجه آن شدم، اما پیام ها از قبل بود.
نفر سوم کی بود؟
السیا، آرایشگر ایلاری، دوست او.
ایلاری با چه کسی رابطه داشت؟
اجازه ندارم اسمش را بگویم. او یک فرد کاملا متفاوت از من بوده و به دنیایی بسیار دور از دنیای من تعلق دارد. این اتفاق برای من مانند یک شوک بود.
آن موقع چه واکنشی نشان دادید؟
من همه چیز را در خودم ریخته و به کسی چیزی نگفتم، حتی به ویتو اسکالا، دوستی که از ۱۱ سالگی در کنارم بوده است. من کسی نیستم که چشم ببندم، اما ترجیح دادم ابتدا از این اتفاق چشم پوشی کنم. اما در ادامه برای محافظت از بچه هایم واکنش نشان دادم.
در ادامه چی شد؟
این اتفاق مرا به سمت افسردگی سوق داد و دیگر نمیتوانستم وانمود کنم که هیچ اتفاقی رخ نداده است. انگار دیگر خودم نبودم و تبدیل به شخص دیگری شده بودم. در گذشته نیز شایعاتی در مورد ما وجود داشت، اما آنها واقعا شایعه بودند. اینجا شواهد و حقایقی دیدم و و این مرا به افسردگی مبتلا کردم. دیگر نمی توانستم بخوابم. اول وانمود کردم که هیچ اتفاقی نیفتاده است.
اختلاف مالی بین شما وجود دارد؟
بگذارید بگویم ایلاری به کمک پدرش، یکی از صندوقهای امانت من در بانک را خالی کرده و کولکسیون ساعت های رولکس من را برداشت. البته ایلاری ادعا کرده که من این ساعتها را به او هدیه دادم، اما من از شما یک سوال دارم، کدام مردی به همسرش ساعت مردانه هدیه می دهد؟ حتی به او پیشنهاد دادم خانه را به فرزندان اختصاص دهیم، من سه روز با بچه ها باشم و او چهار روز، اما ایلاری این پیشنهاد را نیز قبول نکرد و قصد داشت کل خانه را برای خود کند.
شما و ایلاری تبدیل به موضوع مهم سال شده اید، چون زیبا بوده و شبیه یک افسانه به نظر می رسیدید، محبوب ترین فوتبالیست، ستاره تلویزیون.
افسانه ای وجود ندارند. ما مثل هر زوجی فراز و نشیب داشته ایم و در نهایت چیزی مانند شکست.
اما در گذشته رابطه خوبی بین شما و ایلاری برقرار بود، مثل سال ۲۰۰۶.
من می خواستم برای خانواده ام، برای ایتالیا و برای مارچلو لیپی در جام جهانی بازی کنم. اما پایم شکست و وقتی بعد از بیهوشی بیدار شدم، ایلاری در درمانگاه دیدم. او آمد تا به من بگوید فرانچسکو، منتظرت می مانم و تو را به جام جهانی می برم.
زمانی که تو با سرمربی دیگری به نام لوچانو اسپالتی نیز دعوا کردی، ایلاری در دفاع از تو مداخله کرد و او را مرد کوچکی خطاب کرد.
او همه این کارها را انجام می داد. ایلاری می خواست از من محافظت کند و واکنش های مادرانه داشت.
چه سرنوشتی را متصور شده ای؟
امیدوارم هرچه زودتر و قبل از اینکه دادگاه تکلیف ما را روشن کند، به توافق برسیم. ایلاری تمام فصل تابستان را برای تعطیلات به تانزانیا و به پیش خواهرش رفت و کل هزینه های این مسافرت از حساب من برداشت شده است. ترجیح می دادم هزار بار با شما مصاحبه کنم تا در مورد فوتبال و رم که همیشه در قلبم است، صحبت کنیم.
مادرت فیورلا چه می گوید؟
هیچ چیز. او نیز در سکوت رنج می برد.
آیا درست است که او مخالف ازدواج شما بود؟
مزخرف است. مادرم همیشه به تصمیمات من احترام می گذاشت.
سال گذشته عکسی از تو در کنار زنی با نام نومی بوکی در ورزشگاه المپیکو منتشر شده تا شایعات در مورد خیانت اسطوره رم به ایلاری شنیده شود. آیا حقیقت داشت؟
ما با ماشین های متفاوت به ورزشگاه رفته و چند صندلی با هم فاصله داشتیم. شما فکر می کنید من برای اولین قرار، معشوقه خود را به ورزشگاه می برم؟ حضور در یک محیط دوستانه تر، بهتر نیست؟ با این حال من از قبل نومی بوکی را می شناختم و با دوستان مشترک مان رفت و آمد داشتم.
رابطه من و نومی در سال جدید آغاز و در ماه مارس ۲۰۲۲ قطعی شد. من به مدت ۶ ماه افسرده شده و با کمک نومی بوکی از این اوضاع رهایی پیدا کردم. برای ۲۰ ساله به عشقم وفادار بودم، اما به من خیانت شد و من نیز بعد با نومی بوکی وارد رابطه شدم.