
تأثیرپذیری هیجان معنوی از دو مفهوم «زهد» و «رغبت»
حجتالاسلام والمسلمین عباس پسندیده گفت: مفهوم مقابل رغبت زهد به معنای بیرغبت بودن است، این دو همچون دو روی سکه عمل میکنند؛ رغبت به دنیا و زهد نسبت به آخرت یعنی کسانی که به دنیا رغبت دارند نسبت به آخرت بیرغبت هستند یا برعکس.
به گزارش پارسینه پلاس به نقل از پایگاه فکر و فرهنگ مبلغ،حجتالاسلام والمسلمین عباس پسندیده، رئیس پژوهشکده اخلاق و روانشناسی اسلامی، در وبینار قرآن، دعا و روانشناسی معنوی که به همت دپارتمان درمان معنوی مرکز طلیعه سلامت و مرکز دانشبنیان گسترش و آزمایش روانشناسی معنوی جانبزرگی برگزار شد، گفت: عنصر دوم در چگونه چشیدن طعم ایمان تنظیم رغبتهاست، رغبتهایی که در وجود ما انسانها قرار دارد اگر بهدرستی تنظیم شوند طعم ایمان و رابطه با خدا را میچشیم و لذت میبریم. در رغبت قابلیت روانشناختی موجود است که در وجود انسانها قرار داده شده و این مورد جزو سیستم ما توسط خداوند متعال طراحی شده است، بهطور مثال خداوند متعال مانند یک برنامهنویس که تمام اتفاقات یک برنامه را طراحی میکند تا قابلیت اجرا داشته باشد این سیستم را طراحی کرده است.
بنا بر روایت ایکنا، وی افزود: سیستم روانی ما توسط خداوند طراحی شده و رغبتها یکی از اجزای سیستم روانی هستند، رغبت به معنای میل شدید است در کتاب درمان چندبعدی رغبتها بهعنوان میل شدید تعریف شده که کشاننده انسان است، انسان نسبت به هر چه رغبت داشته باشد کشش هم دارد و اگر رغبت نداشته باشد کششی هم وجود ندارد.
رئیس پژوهشکده اخلاق و روانشناسی اسلامی بیان کرد: نکته مهم این است که ما در وجودمان هر مفهومی که داریم یک مفهوم ضد هم نسبت به آن داریم، بهطور نمونه ضدرغبت بیرغبتی است و این بدان معناست که انسانها نسبت به هر چه رغبت پیدا کنند نسبت به ضد آن بیرغبت هستند، چراکه به دو امر متضاد نمیشود رغبت داشته باشید، بهطور مثال این قانون در مسئله حب هم وجود دارد؛ در محبت نمیتوانید بگویید من به دو طرف ضد پدیده رغبت دارم بلکه انسان نسبت به هر چه محبت داشته باشد نسبت به مقابل آن بغض و نفرت دارد.
وی افزود: مفهوم مقابل رغبت، زهدبه معنای بیرغبت بودن است؛ در حدیث معروف جنود عقل و جهل آمده است که امام صادق(ع) میفرماید: «الزهد ضده الرغبه» یعنی جنود عقل زهد است و ضد آن که رغبت است جزو جنود جهل است.
رئیس پژوهشکده اخلاق و روانشناسی اسلامی ادامه داد: عقلانیت میگوید انسانها باید زهد داشته باشند و رغبت ضد آن است منتهی زهد وقتی در ادبیات دینی میآید متعلق آن پنهان است یعنی منظور اینجا زهد نسبت به دنیاست؛ انسانها وقتی عقلانیتشان شکل میگیرد و خردمند میشوند نسبت به دنیا بیرغبت میشوند و اگر عقلانیت کنار برود به دنیا رغبت پیدا میکنند.
وی تصریح کرد: از امام حسن مجتبی(ع) سؤال میکنند زهد چیست؟ حضرت میفرمایند: زهد یعنی بیرغبتی؛ این عبارت خیلی جالب است که امام مقابل آن را تعریف کردند، زهد نسبت به دنیا یعنی رغبت به آخرت داشته باشید، رغبت در اموری که متناسب با تقوای الهی و مفهوم خویشتنداری است خودنگهداری براساس منطق الهی است.
پسندیده گفت: از سخن امام حسن(ع) در مییابیم انسانها باید نسبت به اموری مانند تقوا رغبت داشته باشند؛ چراکه زهد را حضرت با ضد آن تعریف کرده است؛ زهد یعنی رغبت داشتن به تقوا، بنابراین مهم است ما نسبت به هر پدیدهای اگر بیرغبت باشیم نسبت به مفهوم مقابل دچار رغبت خواهیم بود، چراکه این دو همچون دو روی سکه عمل میکنند؛ رغبت به دنیا و زهد نسبت به آخرت یعنی کسانی که به دنیا رغبت دارند نسبت به آخرت بیرغبت هستند یا برعکس.
رغبت جزو طراحی خدا در سیستم روانی ماست
وی افزود: براساس آنچه در منابع آمده رغبت از اموری است که جزو طراحی خدا در سیستم روانی ماست و این دو با همدیگر هستند، شما نمیتوانید رغبتی را داشته باشید که زهد آن را نداشته باشد، بهطور مثال انسانها نسبت به امری چون دنیا رغبت داشته باشند نسبت به آخرت هم زهد دارند.
رئیس پژوهشکده اخلاق و روانشناسی اسلامی ادامه داد: مسئله بعدی این است که نظام زهد و رغبت ما چگونه بر هیجان معنوی اثر میگذارد، در سیستم روانی بعد معنوی ما چشایی دارد، یک سری عوامل هستند که این چشایی را تقویت یا تضعیف میکنند، بنابراین اینجاست که چشایی مستقل عمل نمیکند.
وی گفت: چشایی معنوی ما تحتتأثیر مدل تنظیم رغبت است یعنی تو چگونه رغبتهایت را تنظیم کردهای تا بگویم چگونه معنویت را میچشی، چراکه رغبت متضاد عامل اختلال چشایی است.
پسندیده اظهار کرد: اکنون صحبت از هیجان میکنیم، هیجانها چشایی دارند البته صرفاً از هیجانها صحبت نمیکنیم بلکه از هیجان معنوی صحبت میکنیم، چراکه در اینجا هیجان ما معنویت است، رغبت متضاد یعنی اینکه اگر سیستم رغبتی ما متناسب با سیستم چشایی معنوی نباشد چگونه میتوانیم طعم ایمان را بچشیم؟
وی افزود: سیستم رغبت ما که ماهیت جدایی دارد رغبت متضاد است یعنی رغبت به معنای مقابل است، بهطور مثال به ضد ایمان و طاعت خدا رغبت دارد یعنی به معصیت، کفر و غیرخدا رغبت دارد؛ اگر انسانها دچار رغبت متضاد شوند منجر به اختلال چشایی معنوی در آنها خواهد شد، براساس روایت میفهمیم اگر ما رغبتمان با بعد معنویمان تناسب نداشته باشند این امر منجر به اختلال چشایی میشود یعنی نمیتوانید چشایی درستی داشته باشید و طعم ایمان را بهدرستی بچشید، بنابراین چشایی با رغبت انسانها تناسب دارد.
رئیس پژوهشکده اخلاق و روانشناسی اسلامی اظهار کرد: باید رغبت متناسب داشته باشید نه رغبت متضاد که اگر اینطور باشد منجر به اختلال چشایی خواهد شد، در روایتی حضرت محمد(ص) میفرماید: بر قلبهای شما حرام است حلاوت و شیرینی ایمان را بچشد تا اینکه بیرغبت به دنیا باشد، اگر رغبت به دنیا در انسان وجود داشته باشد از نماز لذت نمیبرد و شیرینی و حلاوت آن را نمیتواند بچشد، از روزه ماه رمضان استفاده نمیکند و از دعاهای ماه مبارک رمضان لذت نمیبرد، چراکه نظام رغبت ما متضاد با مسئله ایمان است.
وی بیان کرد: مسئله بعدی مکانیزم اثر است، اینکه چگونه زهد نسبت به دنیا میتواند بر روی چشایی ما اثر بگذارد در مکانیزم اثر مهم است که یکی از این موارد باک نداشتن از دنیای دیگران است، زیرا کسی که نسبت به دنیا زهد داشته باشد برایش مهم نیست دیگران چه میکنند، در حقیقت افرادی که نسبت به دنیا زهد دارند یعنی تفکر مقایسهای ندارند وقتی که انسانها تفکر مقایسهای نداشته باشند آن موقع رضایت از خداوند متعال پیدا میکنند، اما اگر دچار تفکر مقایسهای شوند منجر به این خواهد شد که از خداوند متعال ناراضی باشند و حتی تا اتهام زدن به خدا پیش میروند.
پسندیده تصریح کرد: تفکر مقایسهای معمولاً نادرست شکل میگیرد یعنی در این تفکر نقطه ضعفهای خودمان را با نقط قوت دیگران مقایسه میکنیم و از خدا ناراضی میشویم و نمیتوانیم طعم ایمان را بچشیم.
وی افزود: رسول خدا(ص) میفرمایند که آدمی حلاوت ایمان را در دلش نمییابد مگر آنکه برایش مهم نباشد چه کسی دنیا را میخورد، یعنی تفکر مقایسهای باعث میشود از خدا رضایت نداشته باشید و حلاوت ایمان را نچشید.
رئیس پژوهشکده اخلاق و روانشناسی اسلامی بیان کرد: اگر فرد دچار زهد باشد برایش مهم نیست دنیا دست کیست و فقط خدا برایش مهم است اینجاست که میتواند حلاوت ایمان را بچشد و از لذت آن استفاده کند.
زاهد برای فقدان تأسف نمیخورد
وی ادامه داد: مکانیزم دوم این است انسانهای دچار زهد نسبت به فقدانهای زندگی تأسف نمیخورند یعنی وقتی چیزی از دست میرود دچار تأسف نمیشود، چراکه اگر به خاطر فقدان دچار تأسف شوید نمیتوانید طمع ایمان را بچشید؛ اگر کسی زاهد باشد نه تنها نسبت به فقدانها تأسف نمیخورد بلکه نسبت به دریافتها و دستاوردها هم سرمست نمیشود، بنابراین سرمست نبودن هم نکته دوم است زیرا انسان اگر مشغول به دریافتهای دنیا شود ایمان کنار میرود.
پسندیده گفت: وقتی ایمان در وجود ما نیاید طبیعتاً شیرینی آن چشیده نمیشود، امیرالمؤمنین(ع) فرمودهاند که تأسف نخوردید بر آنچه از دست دادهاید و دچار بدمستی نشوید نسبت به آنچه به دست آوردهاید. در روایتی از امام علی(ع) گفته شده است انسانها سه دسته هستند زاهد، راغب و صابر؛ اگر زاهد باشند وقتی چیزی از دنیا به آنان برسند خوشحال نمیشوند چون وابستگی به دنیا ندارند و اگر از دست هم بدهند محزون نمیشوند.
وی بیان کرد: صابر آن است که در دل تمنای دنیا را دارد، اما اگر به چیزی از آن دست یابد چون عاقبت بدش را میداند از آن روی برمیتابد و راغب کسانی هستند که اصل برایشان مهم نیست از راه حلال یا حرام به دست آمده است.
رئیس پژوهشکده اخلاق و روانشناسی اسلامی در پایان گفت: مسئله نظام رغبتهای انسانهاست؛ رغبت متضاد یعنی میخواهیم طعم ایمان را بچشیم، اما به دنیا وابستگی داریم و نسبت به امور ایمانی بیرغبت هستیم.