
«خناس» در سوره ناس به چه معناست
یکی از ویژگیهای وسوسه «خناس» است، خناس به معنای پنهان شونده است؛ پنهان شونده دو معنا دارد، معنای نخست این است که بدیها را پنهان میکند و خوبیها را نشان میدهد، معنای دوم خناس این است که وسوسهگر کار خود را انجام میدهد و پنهان میشود.
به گزارش پارسینه پلاس به نقل از پایگاه فکر و فرهنگ مبلغ، تدبر از ریشه «دَبَر» به معنای «پشت» است، تدبر نیز به معنای اخذ تدبیر است یعنی اینکه در متن و آیات قرآن کریم تدبیری به کار رفته است، وقتی مخاطب در آن تدبیر و اندیشه کند و آن را بهدست آورد به این کار تدبر کردن میگویند. به عبارتی دیگر در هر آیه تدبیری بهکار رفته است و اگر بنده در آن اندیشه کند و آن را به دست بیاورد به این عمل او تدبر گفته میشود.
بنابر روایت ایکنا، در این راستا ایکنای قزوین در تلاش است تا در ماه مبارک رمضان با انتشار تفسیر برخی از سورههای جزء ۳۰ قرآن کریم از سوی زهره مظفری، مربی تدبر در قرآن، برای مخاطبان، مسابقهای در پایان این ماه مبارک درباره نکات مطرح شده برگزار و به نفرات برگزیده جوایز نفیسی اهدا کند، حال در اولین شماره آن که به تدبر در سوره ناس پرداخته شده، میخوانیم:
برای درک بهتر سوره ناس، بهتر است آن را در کنار سوره فلق قرار دهیم و سؤالاتی را طرح کنیم؛ سوره مبارکه ناس را با استعاذه شروع میکنیم، خداوند متعال میفرمایند: «قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ النَّاسِ؛ بگو: پناه میبرم به پروردگار مردم» پس بحث استغاذه مطرح است. استعاذه به معنای پناه بردن است، چرا به خداوند پناه میبریم؟
خداوند هزار اسم دارد چرا در سوره ناس به سه اسم رب، ملک و اِله پناه میبریمT اما در سوره فلق فقط به ربالفلق پناه میبریم؟ پناه بردن سوره مبارکه ناس با پناه بردن سوره مبارکه فلق چه فرقی دارد؟ چرا آنجا یک اسم و در سوره ناس به سه اسم پروردگار پناه میبریم؟ در سوره فلق و ناس چه خطری ما را تهدید میکنند؟ این خطرات چه تفاوتی با هم دارند؟
سوره مبارکه ناس از سورههایی است که از کودکی آن را حفظ هستیم، این سوره میخواهد ما را به کجا برساند و در کدام مرحله زندگی ما کاربرد دارد؟ اگر بخواهیم وارد سوره شویم و دقیق سؤالات را مطرح کنیم باید گفت که خناس چه کار میکند؟ باید درباره این سؤالات تفکر و در منابع نیز در خصوص آن جستجو کرد. سوره مبارکه ناس یکی از کلیدیترین و مهمترین سورههایی است که باید در لحظه لحظه زندگی خود به کار ببریم.
خداوند متعال میفرمایند: «قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ النَّاسِ؛ بگو: پناه میبرم به پروردگار مردم» قل به معنای بگو است، چه کسی مخاطب این آیه است؟ پیامبر اکرم(ص) مخاطب این آیه هستند، ظاهراً تمنا و مطالبهای صورت گرفته است که خداوند اینگونه پاسخ مردم را میدهد و به پیامبر(ص) میفرماید: «بگو: پناه میبرم به پروردگار مردم»، «مَلِکِ النَّاسِ؛ به پادشاه مردم»، «إِلَٰهِ النَّاسِ؛ به معبود مردم.»
در خصوص چرایی پناه بردن به خدا باید گفت، پناه بردن یک مثلث سه ضعلی است، کسی که میخواهد پناه ببرد، فرد یا مکانی که به آن پناه میبرده میشود، خطری که انسان را تهدید میکند. باید ببینیم انسان به چه کسی پناه میبرد، چه نوع شری است؟ پیامبر(ص) پناه میبرند و ما هم به پیروی از ایشان به کجا پناه میبریم؟
برای پناه بردن نیاز است که شر را بشناسیم، پناه بردن یک امر فطری است، اما هر زمان که احساس خطر کردیم باید به چه کسی و یا چه چیزی پناه ببریم؟ به کسی پناه ببریم که ما را از آن شر یا خطر مصون نگه دارد و از ما محافظت کند. انسانهای نخستین به غار پناه میبردند، اگر توسط حیوانات درنده در جنگل خطری ما را تهدید کند با رفتن به بالای درخت خود را از خطر دور میکنیم تا احساس امنیت کنیم.
«مِنْ شَرِّ الْوَسْوَاسِ الْخَنَّاسِ؛ از زیان وسوسهگر کمین گرفته و پنهان»؛ خطر شری است که ویژگی آن وسوسه است، صدای آرام را وسوسه میگویند، قطعاً صدای آرام تأثیر بیشتری نسبت به صدای بلند دارد. دومین ویژگی خطرناک وسوسه «خناس» است، خناس به معنای پنهانشونده است؛ پنهانشونده دو معنا دارد، معنای نخست این است که بدیها را پنهان میکند و خوبیها را نشان میدهد، اگر انسان عاقل باشد سمت هیچ یک از گناهان نمیرود چون بدی گناهان بیشتر از خوبی آن است. وسوسهگر با صدای آرام بدیها را پنهان و خوبیها را در نظر ما بزرگ میکند، این شیوه را در تبلیغات کالاها و برنامه رسانه به وفور مشاهده میکنیم، با تبلیغات ذائقه را تغییر میدهند و ما مجبور هستیم با برنامه رسانه جلو برویم.
معنای دوم خناس این است که وسوسهگر کار خود را انجام میدهد و پنهان میشود، گاهی یک نفر ما را وسوسه میکند و ما به وضوح متوجه میشویم او ما را وسوسه کرده است؛ اما گاهی وسوسهگر بهگونهای ما را وسوسه میکند که ما فکر میکنیم خودمان هستیم که خود را وسوسه میکنیم، برای مثال در استحمام میخواهیم شیر آب را ببندیم، وسوسهگر میگوید چرا میخواهی شیر آب را ببندی حالا دو دقیقه سرت را زیر آب ببر و بشور. آن لحظه در ذهن ما خطور نمیکند که ما وسوسه شدیم. این امر شخصیت ما در نظر خودمان کمرنگ میکند.
وسوسهگر پنهانگر خطرناک است. وقتی میخواهیم برای نماز صبح بیدار شویم وسوسهگر کار خود را انجام میدهد و میرود، پس از رفتن او این ما هستیم که به این نتیجه میرسیم که دقایقی بخوابیم و یا برخیزیم برای همین این وسوسه خطرناک است.