دانلود مداحی حضرت امالبنین(س)+روش زندگی حضرت امالبنین(س)
در واقعه عاشورا وقتی حضرت عباس(ع) به کنار آب میرسد لب به آن نمیزند در حالی که میتوانست این کار را انجام دهد، این ادب و احترام محصول تربیت یک مادر است.
به گزارش پارسینه پلاس، حجتالاسلام والمسلمین ناصر رفیعی -استاد حوزه علمیه- باتوجه به سالگرد وفات حضرت امالبنین(س) درمورد شخصیت این بانوی بزرگ میگوید: یکی از ویژگیها حضرت امالبنین(س) ایثارگری ایشان است، ایشان تمام آنچه را داشت در راه امام خود داد و اگر هفت پسر هم داشت به کمک امام حسین(ع) میفرستاد و این خیلی مهمه و در واقع نشان از عظمت این بانوی بزرگوار است.
حضرت امالبنین(س) همسر فرد ایثارگری است که نان به درب منازل فقرا میبرد و سختیها را تحمل میکرد تا یتیمها سختی نکشند و این نکته مهمی در پرونده این بانو است.
در داستان عاشورا هم توجه کنید حضرت عباس(ع) کسی است که وقتی رفت آب بیاورد دست زیر آب برد اما باوجود تشنگی آب نخورد، این نشانگر تربیت درست مادر او یعنی حضرت ام البنین(س) است.
من خانه یک مادر شهید رفتم که چهار فرزندش در دوران دفاع مقدس شهید شده بودند. به ایشان گفتم شما شبیه حضرت امالبنین(س) هستید. این مادر شهید به گریه افتاد و گفت من کجا حضرت امالبنین(س) کجا. اولا من تمام فرزندانم یکجا شهید نشدند، دوما پس از شهادت فرزندانم به خانه ما رفت و آمد زیاد شد و ما را احترام کردند اما حضرت امالبنین(س) تمام فرزندانش یکجا به شهادت رسیدند و آنها را هیچگاه ندید.
هیچ عزاداری جانسوزتر از عزاداری یک ماپر برای فرزندش نیست، در سوگ فرزند پدر هم غصه میخورد، خواهر و برادر ناراحت میشوند اما مادر از زمانی که فرزندش را باردار بوده است تا زمانی که فرزندش را بزرگ کرده به یاد میآورد.
میگویند حضرت امالبنین(ع) وقتی در قبرستان بقیه برای فرزندانش قبر درست و گریه میکرد آنقدر جانسوز بود که دشمنان هم گریه میکردند. برای مثال مروان که یک انسان خبیث بود با دیدن این صحنه در قبرستان بقیع گریه میکرد.
اینکه حضرت امالبنین(س) در قبرستان بقیع چه میکردند دقیق نمیدانیم اما نقل است که ایشان بر سر قبرستان بقیع مینشستند و میگفتند دیگر مرا امالبنین نخوانید زیرا من دیگر فرزندی ندارم، سپس سوگواری میکردند و میگفتند «عباسم شنیدم بر سرت عمود زدند و دستهایت را بریدند».
باید به حضرت امالبنین(س) بگوییم که ای بانوی بزرگوار خوب شد شما در کربلا نبودید زیرا امام حسین(ع) با تمام عظمتش در کنار پیکر حضرت عباس(ع) از زانو افتاد و در کنار برادر نشست.