
در برابر ساسی مانکن چه کرده ایم تا محبوب نشود؟
آهنگساز و پژوهشگر موسیقی گفت: برای مقابله فرهنگی با افرادی مانند «ساسی مانکن» جهت محافظت از کودکان میگوید که اگر میخواهیم کودکان و نوجوانان آهنگ افرادی مانند ساسی مانکن را گوش نکنند، باید برای آنها جایگزینی در نظر بگیریم.
به گزارش پارسینه پلاس، به نقل از ایسنا ساسی مانکن روز گذشته در فضای مجازی تیزر آهنگ جدید خود را به نام «توبه» منتشر کرد و از چند روز پیش هم به صورت سریالی ویدیوهایی منتشر میکرد که گویا واقعا قصد تغییر مسیر دارد و نمیخواهد دیگر در همان سبک و سیاق قدیمی عمل کند.
به گزارش ایسنا،این خواننده همچنین از مخاطبان خود خواسته است که او را قضاوت نکنند؛ چراکه به زودی با روندی جدید در مسیر کاری او مواجه خواهند شد
اما این رفتارها در شرایطی است که این خواننده هر ساله پیش از انتشار آهنگ جدید، ویدیوهایی را در راستای محتوای آن منتشر میکند و بدین وسیله پیش از انتشار آهنگ جدی خود حسابی حاشیهسازی میکند تا در زمان انتشار آهنگ، بتواند به تعداد استریم بالایی در فضای مجازی و پلتفرمهای پخش موسیقی دست یابد و بدینوسیله پولسازی کند.
حال زمانی که این آهنگها و ویدیوهای آنها برای ساسی مانکن پولسازی میکنند، درمقابل برای دیگرانی همچون کودکان و نوجوانان، مخرب هستند. درنتیجه این سوال به ذهن متبادر میشود که چگونه میتوان مانع تأثیرات مخرب فعالیتهای افرادی همچون ساسی مانکن بر کودکان و نوجوانان شد؟
در همین راستا گفتوگویی داشتیم با پیروز ارجمند (آهنگساز و پژوهشگر موسیقی) که در ادامه مشروح آن را میخوانید:
راهکار مقابله فرهنگی با پدیدههایی مانند ساسی مانکن چیست و چگونه میتوان مانع آسیبهای مخرب فعالیت آنها بر کودکان و نوجوانان شد؟
زمانی میتوان این مسائل را به عنوان تهدید حساب کرد که در عرصه تولید نمونههای مشابه و اثرگذار نداشته باشیم. در حال حاضر این نگرانی به جا است؛ چون در عرصه تولید موسیقی برای نوجوانان و کودکان و حتی جوانان بسیار کم کاری کردهایم.
زمانی بود که گروه موسیقی «آریان» فعالیت میکرد که هم موسیقی خوبی تولید میکردند و هم مخاطبان خوبی داشتند. این گروه یکی از بهترین گونههای موسیقی را برای نوجوانان و جوانان به لحاظ شعر، محتوا و موسیقی تولید میکرد. گروه «رستاک» نیز یکی از این نمونههای موفق بود که توانست مردم ایران را با موسیقی ملی و محلی آشنا کند. فعالیت این گروه به گونهای بود که کودکان و نوجوانان هم به کارشان علاقه داشتند و بسیاری از افرادی که امروز ساز ایرانی مینوازند، بخاطر دیدن اجراهای گروه رستاک بوده است
این حال بعد از این گروهها، چند نمونه موفق دیگر داشتهایم که بتوانیم با قاطعیت از آنها نام ببریم؟
کم کاری که صورت گرفته را دولت باید پاسخگو باشد که چرا سیاستگذاری آن بهگونهای نبوده است که کودکان و نوجوانان به موسیقی ایرانی علاقه نشان دهند. مسئول سیاستگذاری هنری در ایران با دولت است که همه محصولات موسیقی را ممیزی میکند و بودجه قابل توجهی در صدا و سیما و ارشاد و حوزه هنری و شهرداری ها و کلی نهاد فرهنگی دیگر به همین منظور وجود دارد ولی آن بودجه ها و برنامه ها برای کارهای مناسبتی و سفارشی هزینه می شود و سهمی از آن در جهت حمایت از تولید موسیقی ویژه کودکان و نوجوانان استتفاده نمی شود. مثلا تالارهایی زیر نظر وزارت ارشاد و شهرداری از جمله تالار وحدت برای حمایت از موسیقی ملی و کلاسیک جهانی ساخته شدهاند
و باید رایگان در خدمت گروههای موسیقی قرار گیرند ولی اجاره هر سانس آنها گران است و جنبه حمایتی ندارد.
ـ به نظر نمونه موفقی جهانی که در حوزه موسیقی کودک و نوجوان فعالیت میکند، کدام است؟
یکی از کشورهایی که امروزه به خوبی در حوزه موسیقی برای مخاطب نوجوان کار کرده، کره جنوبی است.
درحقیقت این افراد آثاری را متناسب با نسل نوجوان تولید میکنند که اگر آنها نباشند، نوجوانان به افرادی مشابه ساسی مانکن در کشور خودشان روی میآورند. نوجوانان هم معمولا نگران نیستند آهنگی که گوش میکنند، چه تأثیری روی آنها خواهد داشت. نکته قابل توجه، یکی از دلایل موفقیت آنها استفاده از هنرمندان ناشناخته است.
صدا و سیما چقدر در این مسئله مقصر است؟
امروزه بیشتر محصولات موسیقی ایرانی، از کانالهای غیررسمی به دست مردم میرسد. بعید میدانم که مردم همانند دهههای ۶۰، ۷۰ و ۸۰ آهنگهایی را که از صدا و سیما پخش میشود، دنبال کنند. در آن زمان حتی پخش یک سرود از صدا و سیما هم جریانسازی میکرد اما امروزه کانالهای رسمی از این چرخه خارج شده و منبع مصرف موسیقی اصلی مردم کانالهای غیررسمی هستند.
سالانه نزدیک به ۲۰ هزار آهنگ تولید میشود که روی عموم آنها کنترلی وجود ندارد و مجوز وزارت ارشاد را هم ندارند. البته اگر هم این آهنگها مجوز ارشاد را دریافت کنند، درگاهی برای پخش نخواهند داشت. در نهایت تعداد محدودی اثر موسیقی باقی میماند که از طریق پلتفرمهای خارجی و یا کانالهای ماهوارهای پخش میشوند.
به طور کلی شرایطی که امروز شاهد آن هستیم، دو دلیل اصلی دارد؛ «نبود یک درگاه رسمی برای پخش آثار موسیقی تولیدی در کنار سختگیریهای وزارت ارشاد و صدا و سیما برای پخش آثار در کانالهای رسمی» و «عدم تولید موسیقی جوان و نوجوان پسند».
ـ در ایران موسیقیدانها و گروههایی را داریم که افراد با استعدادی هستند و آثار خوبی تولید میکنند اما به علت محدودیتهای ممکن کمتر شناخته شدهاند و البته درآمد خاصی هم از فعالیت خود ندارند. چه میتوان کرد که این افراد همانند خوانندگان پاپی که به لحاظ تولید محتوا کم از تتلو و ساسی مانکن ندارند، در میان مردم شناخته شوند؟
زمانی که بخواهیم به موسیقی و توسعه موسیقی به شکل جدی و درست فکر کنیم، ابتدا باید گفتمانهای مختلف و زیست چند گفتمانی را در موسیقی بپذیریم
تا زمانی که گفتمانهایی مانند رپ، راک و … ممنوع باشند، طبیعی است این گفتمانها به انواعی از موسیقی که قابل کنترل نیست و نیاز جامعه را در بر نمیگیرد، محدود میشوند.
در حال حاضر موسیقی رپ مجوز نمیگیرد که در این صورت از طریق کانالهای غیررسمی منتشر میشود. پس طبیعی است زمانی که یک رپر قصد حضور در یک رستوران را دارد، هزاران نوجوان در خیابان برای دیدن او تجمع کنند؛ چراکه فضای دیگری برای دیدار با خواننده محبوب خود ندارند.
این موارد نشان میدهد که گفتمان نوجوانها را به رسمیت نشناخته و نمیشناسیم.
مسئله دوم سرعت کند صدور مجوزهای آثار موسیقی در دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است. درحقیقت زمانی که هنرمند یک اثر موسیقی را منتشر میکند، ماهها باید منتظر دریافت مجوز باشد. حال در این مسیر به علت مانعتراشیهایی که صورت میگیرد هنرمند در نهایت از انتشار رسمی اثر خود پشیمان میشود و ترجیح میدهد که آهنگ خود را به صورت غیررسمی منتشر کند.
مسئله سوم سالنهای برگزاری کنسرت است. تالارهای بسیاری در ایران وجود دارد، به گونهای که حتی در شهرهای کوچک حدود ۱۰ تا ۱۵ تالار بزرگ و کوچک و در شهرهای بزرگ تا ۱۰۰ تالار وجود دارد. این رقم در مقایسه با شهرهای کشورهای اروپایی درصد فراوانی بالایی دارد، اما بهرهوری این سالنها در جهت اجرای موسیقی بسیار محدود است
در صورتی که میتوان از تالارهای کوچک ۱۰۰ تا ۲۰۰ نفره شهرها که کم هم نیستند، برای اجرای موسیقی خوانندگان ناشناخته یا کمتر شناخته شده ژانرهای مختلف استفاده کرد.
درحقیقت میتوان کنسرتهای کوچکی برگزار کرد که مردم از آنها استفاده کنند. لزومی ندارد که همه مردم صرفا در چند سالن رسمی بزرگ کشور که قیمت بلیت بالایی دارند، برای شنیدن موسیقی بنشینند؛ زیرا اینگونه عرصه برای عرضهی آثار هنرمندان با مخاطبان کمتر محدود میشود. قوانین دست و پاگیر و استعلام های طولانی مدت سرعت تولید و اجرا و انگیزه برای کار را کم می کنند.
رپ در موسیقی یک گفتمان است، میتوان درباره محتوا و کیفیت سختگیری کرد ولی نمیتوان آن را از موسیقی ایران حذف کرد. میتوان اسم رپ را مثلا «گفتآواز» گذاشت، ولی ماهیت آن را نمیتوان عوض کرد
ما رپ ایرانی به شکل ایرانی کامل نداریم. رپ را باید با مدل مرسوم جهانی آن ولی با محتوای متناسب با فرهنگ ایران پذیرفت. رپ مسیر خودش را باتوجه به سلیقه مخاطب پیدا میکند.
به طور کلی با رعایت این سه مورد، میتوان امیدوار بود که وزارت ارشاد و صدا و سیما ژانرهای مختلف موسیقی را بپذیرند، به گروههایی که این ژانرها را اجرا میکنند به سرعت مجوز دهند و تالارهایی را برای اجرا پیدا کنند.