
نشخوار فکری؛ دشمن یا دوست؟ چگونه از بیشفکری برای موفقیت خود بهره ببرید!
نشخوار فکری؛ دشمن یا دوست؟ چطور از بیشفکری برای موفقیت خود بهره ببرید!، عنوان موضوعی است که در این مطلب به آن خواهیم پرداخت.
به گزارش پارسینه پلاس، به نقل از مقالات دانشگاه تهران افرادی که بیش از حد فکر میکنند، بسیاری از ویژگیهای مثبت افراد نوآور را در خود دارند. اگر شما هم زیاد نگران میشوید یا افکارتان را بارها و بارها در ذهن مرور میکنید، احتمالاً نزدیکتر از آنچه تصور میکنید، در مرز بین هرجومرج و نظم، یا بین بدبختی و موفقیت ایستادهاید. اگر تا به حال کسی این را به شما نگفته است، ما به شما میگوییم که بیشفکری یا نشخوار فکری میتواند به نوآوری و خلاقیت منجر شود. فقط باید بدانید چگونه از آن استفاده کنید.
تفکر مفید و تفکر غیرمفید مانند دو روی یک سکهاند؛ تفاوتهای آنها ظریف است، اما نتایجی که از آنها حاصل میشود کاملاً متفاوت خواهد بود. برای مثال، تحقیقات نشان داده است که هم افرادی که دچار نشخوار ذهنی هستند و هم نوآوران، بیشتر از ساعات کاری خود به کار و شغلشان فکر میکنند. اما نتایجی که این دو گروه به دست میآورند متفاوت است: نوآوران از این تفکر برای حل خلاقانه مسائل و دستیابی به موفقیتهای بزرگ استفاده میکنند، در حالی که افرادی که دچار نشخوار ذهنی هستند (مثلاً کسانی که یک برخورد ناخوشایند کاری را بارها در ذهنشان تکرار میکنند) دچار فرسودگی و احساس بنبست میشوند.
شاید تاکنون به این موضوع فکر نکرده باشید که افراد بیش از حد متفکر، بسیاری از ویژگیهای مثبت نوآوران را در خود دارند. اگر شما هم زیاد نگران میشوید یا افکارتان را بارها و بارها مرور میکنید، احتمالاً نزدیکتر از آنچه تصور میکنید، در مرز بین هرجومرج و نظم یا بدبختی و موفقیت ایستادهاید. تنها با چند تغییر کوچک در شیوه پردازش افکارتان، میتوانید مسیر تفکر خود را از تکرار بیحاصل به ایدهپردازی مؤثر تغییر دهید
در ادامه این مقاله، راهکارهای مشخصی ارائه میکنیم که به شما کمک میکند قدرتهای ذاتی خود را به گونهای متفاوت به کار بگیرید و از تواناییهای شناختی خود بیشترین بهره را ببرید. اما ابتدا بیایید ببینیم تفکر عمیق مفید و غیرمفید چه نقاط مشترکی دارند. درک این اصول، کلید بهرهگیری بهتر از طبیعت فکری شماست.
۵ قدرت افراد بیشازحد متفکر
۱. توانایی صرف انرژی زیاد
بیشازحد فکر کردن ممکن است به نظر یک ضعف بیاید، اما در واقع نشان میدهد که این افراد حاضرند انرژی زیادی را صرف پردازش افکار خود کنند، در حالی که بسیاری از مردم تمایل چندانی به این کار ندارند. نوآوری بدون تلاش فکری امکانپذیر نیست. خلاقترین افراد دنیا زمان زیادی را صرف تلاش آگاهانه برای ایدهپردازی میکنند. البته تحقیقات نشان دادهاند که تمایل به صرف تلاش ذهنی زیاد با سطح بالاتر اضطراب در ارتباط است. به همین دلیل است که نگرانیهای مداوم میتوانند ذهن را فرسوده کنند. اما اگر بتوانید این انرژی ذهنی را به سمت چالشهای خلاقانه و حل مسئله هدایت کنید، نتایج چشمگیری خواهید گرفت.
۲. تمایل به بازبینی و پردازش طولانیمدت موضوعات
کسانی که دچار نشخوار فکری هستند، معمولاً رویدادهای ناخوشایند را بارها در ذهنشان مرور میکنند. اما نوآوران هم دقیقاً چنین رفتاری دارند؛ با این تفاوت که آنها بارها و بارها ایدههایشان را بررسی و اصلاح میکنند. نوآوران میدانند که ایدههای بزرگ معمولاً در یک لحظه به طور کامل شکل نمیگیرند. بلکه آنها بارها و بارها به سراغ ایدههایشان میروند، آنها را اصلاح میکنند و در طول زمان، با افزودن جزئیات بیشتر، به نتیجه مطلوب میرسند. برای مثال، تیم برنرز-لی، خالق اینترنت، سالها پیش از اینکه اینترنت در شکل امروزیاش به وجود بیاید، روی ایده پیوند اطلاعات کار میکرد. اما در آن زمان، ابزار لازم برای اجرایی شدن این ایده وجود نداشت. او پس از پیشرفت فناوری، مجدداً ایده خود را بررسی کرد و آن را تکمیل نمود. پس اگر شما هم مدام به مسائل فکر میکنید، به جای تکرار ذهنی بیهوده، از این قدرت برای پرورش ایدههایتان استفاده کنید.
. توانایی تعمیم و استفاده از تجربه در زمینههای مختلف
یادگیری مؤثر مستلزم این است که بتوانیم آموختههایمان را از یک زمینه به زمینه دیگر انتقال دهیم. مثلاً اگر در یک سخنرانی آنلاین نکتهای جدید یاد بگیرید، برای یادگیری عمیقتر باید آن را در موقعیتهای مختلفی مانند کار، زندگی شخصی یا گفتوگوهای دوستانه به کار ببرید. افرادی که دچار نشخوار ذهنی هستند، مدام درباره تجربیاتشان فکر میکنند، اما اغلب این افکار را در جهت منفی به کار میگیرند. حالا تصور کنید که اگر این قدرت را به جای تمرکز بر اتفاقات منفی، روی یادگیری و توسعه مهارتهای جدید متمرکز کنید، چقدر میتواند مفید باشد!
۴. اجتناب از نتیجهگیری سریع و سادهانگارانه
افراد عجول اغلب به اولین فکری که به ذهنشان میرسد، بسنده میکنند. اما افراد بیشازحد متفکر معمولاً تمایل دارند گزینههای مختلف را بررسی کرده و به سرعت تصمیمگیری نکنند. تحقیقات نشان داده است که وقتی افراد چندین روش مختلف را برای انجام یک کار در نظر میگیرند، معمولاً به راهحلهای بهتری دست پیدا میکنند. اگر شما هم زیاد فکر میکنید، میتوانید این ویژگی را در تصمیمات مهم به کار بگیرید. به عنوان مثال، به جای اینکه اولین گزینه پیشنهادی برای یک پروژه یا تصمیم شخصی را بپذیرید، چندین گزینه دیگر را هم در نظر بگیرید و سپس بهترین آنها را انتخاب کنید. اما مراقب باشید که در تصمیمات کماهمیت دچار وسواس نشوید و آنها را سریعتر نهایی کنید.
۵. توانایی مشاهده دقیق و تحلیل خود
بیشازحد فکر کردن اغلب با تفکر درباره خود همراه است. افراد ممکن است مدام به تحلیل رفتار، احساسات و تجربیات خود بپردازند. اما این ویژگی میتواند هم مفید و هم مضر باشد. در نسخه منفی، فرد درگیر خودانتقادی افراطی و نشخوار فکری میشود. اما در نسخه مثبت، میتواند از این توانایی برای درک بهتر الگوهای رفتاری و بهبود عملکرد خود استفاده کند. مثلاً میتوانید توجه کنید که در چه شرایطی بهترین ایدهها به ذهن شما میرسند؛ آیا در حین پیادهروی است؟ هنگام گوش دادن به موسیقی؟ این آگاهی به شما کمک میکند تا آن شرایط را بیشتر ایجاد کنید و بهرهوری خود را افزایش دهید.
چگونه از تفکر غیرمفید به تفکر سازنده برسیم؟
در اینجا دو راهکار عملی برای تبدیل نشخوار ذهنی به تفکر خلاق ارائه شده است:
ورودیهای فکری خود را متنوعتر کنید: اگر همیشه از منابع محدود و تکراری ایده میگیرید، ذهن شما در یک حلقه بسته گیر خواهد افتاد. برای گسترش دیدگاه خود، منابع مختلفی را مطالعه کنید، با افراد جدید گفتوگو داشته باشید و محیطهای تازه را تجربه کنید.
تفکر را با اقدام ترکیب کنید: بیش از حد فکر کردن بدون عمل، شما را در دنیای ذهنیتان گرفتار میکند. ایدههایتان را آزمایش کنید، حتی اگر نتیجه اولیه نامشخص باشد. مهم این است که در مسیر یادگیری باقی بمانید.
با انجام این تغییرات، میتوانید قدرتهای شناختی خود را به مسیرهای مثبتی هدایت کنید و از تفکر عمیق خود بیشترین بهره را ببرید.
مثالهای عملی
حل چالشهای کاری به جای نگرانی درباره اشتباهات: به جای تمرکز روی اشتباهات گذشته، از انرژی ذهنی خود برای تحلیل راههای بهبود استفاده کنید.
تبدیل نگرانی مالی به برنامهریزی مالی هوشمند: به جای نگرانی مداوم، از این انرژی ذهنی برای ایجاد یک برنامه مالی مشخص استفاده کنید.
استفاده از تفکر زیاد در مسیر نوآوری: به جای درگیر کمالگرایی شدن، یک نمونه اولیه از کارتان ایجاد کنید و آن را با دیگران به اشتراک بگذارید.
بهبود روابط به جای نگرانی از قضاوت دیگران: به جای غرق شدن در افکار منفی، سعی کنید در ارتباطات بعدی خود آگاهانه عمل کنید.
استفاده از تفکر زیاد برای یادگیری مهارتهای جدید: به جای تمرکز روی گذشته، از این انرژی ذهنی برای طراحی یک برنامه یادگیری بهتر استفاده کنید.