
نظر امیرالمومنین (ع) درباره مستحبی که به واجب ضرر می رساند چیست؟
امیرالمؤمنین (علیه السلام) میفرمایند که اساساً مستحبّی که انجام دادنش باعث ضرر خوردن به واجب میشود، مایه قربت و نزدیکی به خدا نیست.
به گزارش پارسینه پلاس، عظمت و بزرگی نهجالبلاغه نه تنها از زبان علما و اندیشمندان مسلمان بلکه فراتر از دین و مذهب مورد توجه غیر مسلمانان هم بوده است و شخصیتهای بزرگی در اعصار مختلف به صورت ویژه درباره نهجالبلاغه نظراتی را بیان کردهاند. کتابی که نه فقط متعلق به شیعیان و مسلمانان بلکه حاوی دستورات و قوانین انسانی است که فارغ از مذهب برای زندگی بهتر بشریت بیان شده است.
بنابر روایت مهر، کتاب نهجالبلاغه که گردآوری بخشی از سخنان و مکاتبات امیرمؤمنان علی (ع) است، به دلیل داشتن مفاهیم و موضوعات، سیاسی منبعی برای حکمت اصول سیاسی اسلام است که توجه همگان را جلب کرده است.
میرزای شیرازی و محمد عبده از پیشگامان توجه به نهجالبلاغه هستند. در انقلاب مشروطه نهجالبلاغه نقش جدی داشت و این نقش برجسته نهجالبلاغه را به وضوح میتوان در کتاب مهم تنبیهالامه و تنزیهالمله آیت الله نایینی مشاهده کرد. آیت الله مرتضی مطهری در کتاب نهضتهای اسلامی در صدسال اخیر در خصوص تأثیر نهجالبلاغه بر کتاب میرزای نائینی میگوید: انصاف این است که تفسیر دقیق، از توحید عملی، اجتماعی و سیاسی اسلام را هیچکس به خوبی علامه بزرگ و مجتهد سترگ، میرزا محمدحسین نائینی توأم با استدلالها و استشهادهای متقن، از قرآن و نهجالبلاغه، در کتاب ذیقیمت تنبیهالامه و تنزیهالمله بیان نکرده است.
توجه دوباره به نهجالبلاغه همزمان با آغاز نهضت اسلامی در اوایل دهه چهل شمسی است و با تأکید امام خمینی و تلاشهای متفکران و پژوهشگران و فعالان نهضت اسلامی نظیر آیت الله طالقانی، آیت الله خامنهای، شهید مطهری، محمدرضا حکیمی، محمدتقی شریعتی و علی شریعتی و… که در جنبش اسلامی ایران معاصر حضور جدی داشتند، از نهجالبلاغه در اخذ اصول حکمت سیاسی اسلام بهره برده شد.
امیرالمؤمنین (علیه السلام) در حکمت ۳۹ نهجالبلاغه میفرمایند: «لَا قُرْبَهَ بِالنَّوَافِلِ إِذَا أَضَرَّتْ بِالْفَرَائِضِ»؛ در انجام مستحبّاتی که به واجبات ضرر برساند، هیچ قربت و نزدیکی به خدا نیست.
حجت الاسلام حمیدرضا مهدوی ارفع پژوهشگر نهجالبلاغه در سلسله مباحث صبحانه با معرفت در شرح این حکمت بیان کرده است: میدانیم که در عبادات، اعمّ از مستحب یا واجب، انجام دهنده عبادت باید قصد قربت بکند، یعنی نیت قربت الی اللّه و نزدیک شدن به خدا داشته باشد.
امیرالمؤمنین (علیه السلام) میفرمایند که اساساً مستحبّی که انجام دادنش باعث ضرر خوردن به واجب میشود، مایه قربت و نزدیکی به خدا نیست.
خوب اگر چنین اتفاقی افتاد چه کنیم؟ یعنی ما مستحبی را انجام میدادیم اما ضرر به واجب میرساند؟
حضرت در حکمت ۲۷۹ پاسخ این سوال را اینگونه میدهند: «إِذَا أَضَرَّتِ النَّوَافِلُ بِالْفَرَائِضِ»؛ اگر مستحبات به واجبات ضرر رساند «فَارْفُضُوهَا» آن مستحبات را ترک کنید.
بعد در حکمت ۳۱۲ نهجالبلاغه امیرالمؤمنین (علیه السلام) یک قاعده کلّی در حوزه روحی و روانی نسبت به مستحبات بیان میکنند. میفرمایند: «إِنَّ لِلْقُلُوبِ إِقْبَالًا وَ إِدْبَاراً»؛ دلها گاهی وقتها نسبت به مستحبات روی خوش نشان میدهند و گاهی وقتها بی میلی نشان میدهند، «فَإِذَا أَقْبَلَتْ فَاحْمِلُوهَا عَلَی النَّوَافِلِ» فقط آن موقعی که دلتان آمادگی دارد و اقبال نشان میدهد و میل نشان میدهد، مستحبات را بر آن تحمیل کنید، اما «وَ إِذَا أَدْبَرَتْ» وقتی دلتان بی میلی نشان میدهد و پس میزند «فَاقْتَصِرُوا بِهَا عَلَی الْفَرَائِضِ»؛ درباره دلهایتان به همان واجبات اکتفا کنید.
از این سه حکمت یعنی حکمت ۳۹ ،۲۷۹ و ۳۱۲ چند نتیجه به دست میآید ۱. قلبهای انسانها معیار هستند برای اینکه کِی به سمت مستحبات برود و کی به سمت مستحبات نرود .۲. درباره واجبات هیچ شرطی نداریم که قلب خوشش بیاید یا نیاید. واجبات را باید سر وقتش انجام داد ولو قلب هیچ میلی نداشته باشد .۳. مستحبات مادامی که به واجبات ضرر نمیزنند و دلها هم به آن میل دارند انجام دادنش خیلی خوب است. ۴. اگر مستحبی به واجبی ضرر زد اساساً نمیشود با آن مستحب نیت قربه الی الله کرد، چون دارد یک واجبی را ضرر میزند و باعث ترک یک واجبی میشود، که ترک آن واجب حرام است و با حرام نمیشود قربه الی الله نیت کرد. در اینجور موارد مستحب را باید ترک کرد.