نگاهی به کارنامه هنری فرزان دلجو
اهمیت فرزان دلجو در سینمای پیش از انقلاب از این جهت بود که او نماد و نشان نوعی از سینمای جوانپسند بود که تا قبل از او نظیر نداشت.
به گزارش پارسینه پلاس، اهمیت فرزان دلجو در سینمای پیش از انقلاب از این جهت بود که او نماد و نشان نوعی از سینمای جوانپسند بود که تا قبل از او نظیر نداشت. سینمای جوانپسند شهری با کلی نشانههای پیشرفت و توسعه که البته اتفاقا تکیه مضمونیاش حتی بر مباحثی مثل اختلاف طبقاتی بود.فرزان دلجو چه در ظاهر با آن موهای خاص و شلوارهای مد روزش و چه در مضمون فیلمهایش که نگاهی آسیبشناسانه به جامعه داشت نوعی تفاوت را رقم میزد که از او شمایل متفاوت ساخته بود.
در فیلم او گوگوش بود، گوگوش میخواند، شهرام شبپره بود، ابی بود اما فقر و حسرت هم بود، او از نشانههای تجاری سینمای پیش از انقلاب در جهت نگاه و رویکرد انتقادیاش استفاده میکرد. او با وقوع انقلاب از ایران خارج شد و حالا ۷۰ سال سن دارد
در ادامه نگاهی به برخی آثار مطرحش داشتیم، دوباره دیدن آثار او شناخت درستتری از فضای آن چه که در قبل انقلاب میگذشته است به ما میدهد:
بوی گندم
فیلم سینمایی بوی گندم بهکارگردانی فرزان دلجو و امیر مجاهد در ۴۱ سال پیش یعنی سال ۱۳۵۷ تولید شد. بوی گندم که اولین فیلم فرزان دلجو و امیر مجاهد محسوب میشد.فیلم بوی گندم، یکی از آثار برجسته سینمای ایران در آن دوران، هنوز در خاطر علاقهمندان به سینمای کلاسیک ایرانی باقی مانده است.
در خلاصه داستان این فیلم آمده است: «سیامک»، «اسماعیل» و «تقی» در دو عامل با هم وجه مشترک دارند: مسکنشان و حرفهشان (ویزیتوری). تقی معتاد است و سیامک همواره سعی دارد او را از راهی که رفته باز دارد. ورود «گندم»، دختری تنها و بیمار به زندگی سیامک، عشق را پی میریزد. سیامک در نیمه راه عشق برای تامین هزینه درمان دختر به قاچاق مواد مخدر روی میآورد و درگیر همه مصائب، تنهاییها و حقارت ناشی از اعتیاد میشود. مقدمات سفر گندم فراهم می شود و سیامک که قصد ملحق شدن به دختر را دارد در راه فرودگاه در جریان یک درگیری کشته میشود.
شب غریبان
شب غریبان فیلمی از محمد دلجو و با حضور بازیگرانی چون گوگوش و فرزان دلجو در سال ۱۳۵۴ در سینماهای کشور به نمایش درآمد. سیامک دزد دونپایهای است که برای عباس خالکوب کار میکند. سیامک با دوست قماربازش تقی در یک اتاق اجارهای زندگی میکند. روزی سیامک در اتوبوس کیف مردی را میزند و رضا (گوگوش) که کیفزن است کیف را میدزدد. آنها با هم آشنا میشوند. رضا بیمار است و سیامک او را به خانهاش میبرد. انها از خانه اجارهای به خانه موسیو اسبابکشی میکنند و با همکاری موسیو از گاوصندوق یک بانک دزدی میکنند. عباس خالکوب انها را تحت نظر دارد. در این مابین موسیو میمیرد و رضا در بیمارستان بستری میشود. سیامک تصمیم میگیرد پولها را پس دهد اما عباس خالکوب مانع میشود و سیامک را با چاقو از پا در میآورد. پلیس هم با گلوله عباس را میکشد.
علفهای هرز
فیلم سینمایی علفهای هرز بهکارگردانی امیر مجاهد و دلجو سال ۱۳۵۵ تولید شده است که از آثار فاخر سینمای ایران است که در آن سال بسیار دیده شد و با درخشش چهره های هنری سرشناس ایرانی به موفقیت بزرگی رسید.
خلاصه داستان علفهای هرز: سیامک سرباز فراری دل به عشق “بهار” دختر یک استوار میبندد و به امید اینکه استوار از تعقیب او خودداری میکند با بهار ازدواج میکند. اما برای استوار که وظیفهشناسی در خون اوست اینن کار امکان ندارد بهمین جهت سیامک پس از ازدواج به خدمت مقدس سربازی بازمیگردد. مرد جوانی که بهار را دوست دارد، به دروغ عنوان میکند که سیامک در حادثهای جانش را از دست داده است و … .
یاران
داریوش اقبالی در فیلم «یاران» به کارگردانی فرزان دلجو که در سال ۱۳۵۳ تولید شد، ایفای نقش کرده است. حضور داریوش در این فیلم کمک کرد تا این ساخته دلجو هم با استقبال تماشاگران مواجه شود و صف طولانی در گیشههای سینما برای دیدن این فیلم شکل بگیرد.
خلاصه داستان فیلم یاران: دو جوان (هلگا و سیامک) از دو طبقهی متفاوت یکدیگر را دوست دارند. این دو با پشت کردن به گذشتههایشان قلبهای جوان و گرمشان را به هم میبخشند. فرصتی که آنها برای ساختن یک زندگی مشترک دارند کوتاه است و مانی که “سیامک” با زندگی وداع میکند “هلگا”، سیامک دیگری را برمیگزیند؟!
ماهیها در خاک میمیرند
فیلم سینمایی ماهیها در خاک میمیرند در سال ۱۳۵۶ تولید شده است. ندا قدوسی، منتقد سینما درباره این فیلم نوشته است: ۹ سالم بود. با برادرم که ۴ سال از من بزرگتر است به سینما رفتم. سینما المپیاد در خیابان آذربایجان. اولین بار بود که فیلمی رو روی پرده سینما می دیدم: «ماهی ها در خاک می میرند» با بازی داریوش و فرزان دلجو. داریوش رو میشناختم. فقط موهای افشان روی پیشونی و نگاه مهربون و حال و روز عاشقش تو این فیلم شیفتهام کرده بود. از سالن سینما که خارج شدیم، هیچ چیز نمیدیدم جز چهره و رفتار فرزان دلجو. محو داستان عاشقانه فیلم شده بودم. انگار سحر شده باشم یا از کره دیگهای روی زمین پرتاب شده باشم. یادم نیست شاید حتی واسه شخصیت عاشق فیلم که مریض بود و فاصلهای با مرگ نداشت اشک هم ریختم… .
خلاصه داستان فیلم ماهیها در خاک میمیرند: رضا دانشآموز سال آخر دبیرستان، با معیارهای خاص خویش به عشق سلام میگوید. عشقی که تا انتها دور از هرگونه آلودگی است…و “نسرین” دختری که قلبش با رضا همصدا است برای حفظ نیلز طبیعی_ عاشق بودن_ تلاشی سرسختانه دارد. برای این دو قلب، انتها فقط مرگ است. تنها رفتگر پیر_ پدر رضا_ میداند که پسرش با انتها فاصلهای ندارد.
منبع: برترین ها