همه چیز درباره حاشیه‌های شب سعید راد

در نشست «شب سعید راد» با اشاره به جایگاه این بازیگر در زمانی که موج نو سینمای ایران به ستاره احتیاج داشت، از بازیگرانی سخن به میان آمد که سال‌هاست در غربت مانده‌اند در حالی‌که همیشه دلسوز مملکت بودند و تاکید شد که «آن‌ها را با عینک دیگری ببینیم.»

به گزارش پارسینه پلاس،  دو هفته از درگذشت سعید راد می‌گذرد و تعدادی از همکاران و دوستداران این بازیگر قدیمی عصر دوشنبه، ۱۵ مرداد در مراسمی که به همت مجله بخارا برپا شد، در سالن سیف‌الله داد خانه سینما گردهم آمدند و از کشف استعداد و سال‌های پرکاری و افول این ستاره سینما گفتند و شنیدند.

در این برنامه که در ادامه سلسله نشست‌های محله بخارا «شب سعید راد» نام داشت، علی دهباشی که اجرا را برعهده داشت، از اینکه برنامه در شرایطی برگزار می‌شود که سعید راد در این دنیا نیست، ابراز تأسف کرد.

خاطرات زرین‌دست و سرنوشت عجیب یک بازیگر
او سپس از علیرضا زرین‌دست – فیلمبردار باسابقه سینما – برای صحبت دعوت کرد که او نیز با تسلیت درگذشت سعید راد و اشاره به نقش‌های ماندگارش در سینما گفت: سرنوشت واقعا عجیب است. روزی من در طبقه بالای همین ساختمان فیلم «خداحافظ رفیق» را تدوین میکردم در حالی که سعید (راد) و امیر (نادری) هم کنارم بودند. سعید راد کسی بود که پایه ساخته شدن این فیلم را رقم زد. من او را از طریق برادرم می‌شناختم و بعدها همکاری و رفاقتی بین ما شکل گرفت. برادرم در آن زمان فیلمی ساخت با نام «فاتحین صحرا» (به عنوان تهیه‌کننده) که من از او خواستم نقشی به سعید بدهد و بعد از آن طرح «خداحافظ رفیق» را دادیم. ‌ وقتی امیر نادری او را دید گفت، «این خودشه» و پس از آن با ۲۰ هزار تومان سرمایه سعید، فیلم را شروع کردیم.

وی ادامه داد: پدر سعید راد خلبانی بود که در زمان رضا شاه برای آموزش به خارج از کشور رفت و بعد برگشت، ولی بعدها با گروهی دیگر به دلیل مخالفت با شاه اعدام شد و ببینید زندگی به کجا می‌رسد که سال‌ها بعد سعید نقش رضا شاه را بازی کرد. این همان ساختار طبیعت و زندگی است که به نظرم در نوع خود غریب است.

زرین‌دست که مدیر فیلمبرداری بسیاری از فیلم‌های مهم سینما از جمله آثار کیمیایی را برعهده داشته، در بخشی دیگر بیان کرد: من در تعدادی فیلم‌ با سعید کار کردم‌ و رفاقت زیادی داشتیم. ‌ ما، هم یک انسان خوب را از دست دادیم و هم‌ یک بازیگر خوب را. در نقش‌های بعد از انقلاب او یک ویژگی‌اش بیشتر به چشم آمد و آن هم صدای خاصش بود که به نقش‌هایی که بازی می‌کرد می‌آمد.

سعید راد ضدقهرمان زخمی نسل من بود
در ادامه با این توضیح دهباشی که قرار است یک ویدیو از امیر نادری پخش شود، مهرشاد کارخانی پشت تریبون آمد و گفت که مدتی است پیگیر ارتباط با امیر نادری بوده تا اینکه متوجه شده است که در شهری در امریکا مشغول‌ تدارک ساخت فیلم جدیدش است.

این کارگردان سینما بیان کرد: نسل من سعید راد را به عنوان یک ضد قهرمان زخمی میشناسد. حتی در زمان اکران فیلم «تنگنا» با تغییر سر در سینماها پس از یک هفته مشخص بود که سینمای گیشه این نوع قهرمان زخمی را جور دیگر می‌بیند.

بعد از سال ۵۷ او یک بازی حیرت انگیز در فیلم «برزخی‌ها» در کنار فردین، ناصر ملک مطیعی و ایرج قادری داشت که همگی ستارهایی ماندگار شدند. در ادامه ویدیویی از امیر نادری پخش شد که در آن خاطراتی را از رفاقت و همکاری با سعید راد بیان کرده بود.

غرور و اعتماد به نفس سعید راد بر زندگیش تاثیر گذاشت
سپس هوشنگ گلمکانی -منتقد سینما – در سخنانی با اشاره به صحبت‌های زرین‌دست و کارخانی یادآوری کرد که سعید راد کارش را همزمان با موج نو سینمای ایران آغاز کرد و امیر نادری که در کارش نابغه بود او را کشف کرد این در حالی است که گفته می‌شد سعید راد اصلا بازیگری را دوست نداشته و عشق بولینگ بوده اما وقتی پای کار می‌آید حتی از نظر مالی هم فیلم را حمایت می‌کند.

او ادامه داد: این‌ها همه در مقطعی است که سینمای موج نو به بازیگری تازه احتیاج داشت ولی بعدها با فروکش کردن سینمای موج نو سعید راد به حیطه فیلم‌های تجاری وارد شد تا دوباره زمانی برسد که آن جنس فیلم‌ها تولید شوند.

 

 

این منتقد بیان کرد : سعید راد با آن استیلی که داشت، در سینمای پس از انقلاب جایی نداشت و او یکی از قربانیان تصمیم‌هایی بود که بین فعالیتش در دو دوران انقطاع ایجاد شد؛ پس به ناچار مهاجرت کرد ‌و این انقطاع از ستم‌هایی است که به یک بازیگر می‌شود. اگر او می‌توانست درک کند که در کجا زندگی و کار می‌کند شاید سیر طبیعی کارنامه خود را درست طی می‌کرد. در این سال‌ها گاهی زنگ میزد درباره پیشنهادهایی که به او می‌شد مشورت می‌گرفت که البته در نهایت کار خودش را می‌کرد ولی بجز «دوئل» که به استیل خودش نزدیک بود از بسیاری دیگر از کارهایش رضایت قلبی کامل نداشت.

گلمکانی در ادامه به متن پرحاشیه‌ای که در صفحه‌ مجازی خود نوشته بود، اشاره کرد و گفت : او در ۱۰ ماه گذشته در بستر بیماری بود و دوست نداشت کسی او را در بستر ببیند چون غرور و اعتماد به نفس زیادی داشت. زندگی سالمی را دنبال می‌کرد تا جوان بماند و این تمایل او به جوان ماندن در تصمیم‌گیری‌هایش خیلی تاثیرگذار بود. وقتی با آقای طوسی در فروردین امسال به دیدارش رفتم وضع بسیار باورنکردنی‌ای داشت اما این نکته‌ را باید بگویم که آنچه من به عنوان خانه سالمندان نوشتم تعبیر بدی پیدا کرد. همه تصور می‌کنند خانه سالمندان یک بیغوله تاریک است ولی جایی که آقای راد حضور داشت بسیار شیک و مجهز بود و اصلا لازمه شرایطش همین بود که در چنین جایی نگهداری و معالجه شود. فرزندان او هر آنچه را می‌توانستند انجام دادند. متاسفانه در این مدت آنقدر حرف‌های بد و بیراه شنیدیم که حیرت کردیم و عجیب است که با وجود این همه ناملایمات (در جامعه) در چنین مواقعی همه معلم اخلاق می‌شوند، هر چند این تلخ است که چنین بازیگرانی این سرنوشت را داشته باشند.

حرف‌های طوسی از بهروز وثوقی و انتظار برای یک عینک خوش‌بینی
در ادامه این مراسم جواد طوسی با تشکر از علی دهباشی برای برپایی این نشست و اینکه پیشنهاد شبی برای سعید راد از طرف دهباشی مطرح شده است، از توجه بدون مطالبه و جار زدن او تقدیر کرد و گفت: جا داشت که چنین برنامه‌ای ابتدا از سوی جامعه سینمایی تدارک دیده می‌شد.

وی در مقدمه صحبت خود به موضوع ستاره‌سازی اشاره کرد و افزود: در فاصله ۱۳۰۹ تا ۱۳۱۶ چند فیلم توسط سپنتا و اوانسیان ساخته شد و بعد انقطاعی وجود داشت تا سال ۱۳۲۶. پس از آن تا دهه ۴۰ مجموعه بازیگرانی به سینما آمدند که بجز ناصر ملک مطیعی فقط در بازه‌های سه، چهار ساله حضور داشتند و یک نوع آزمون و خطا در بخش بازیگری اتفاق می‌افتاد. در این مقاطع زمانی، وجوه کیفی سینما در مرتبه بالای اهمیت قرار نگرفتند و بازیگری مثل بهروز وثوقی هم انگار باید در فیلم‌های موج نو قرار می‌گرفت که استعدادش به چشم آید.

وی با ارائه یک سری نقدهای سینمایی از برخی فیلم‌های کیمیایی با هدف آسیب‌شناسی در مسیر زندگی هنری بازیگری همچون سعید راد بیان کرد: به نظرم بهروز وثوقی در ذهنش استیو مک کویین را برای بازی داشت ‌و سعید راد هم‌پل نیومن را اما انقطاع چندساله باعث شد آرزوی او در این مسیر محقق نشود و نقاط اوج دوران بازیگری‌اش نیز تکرار نشود.

وی با انتقاد از برخوردهایی که با برخی هنرمندان صورت گرفته به آرزوی بازگشت بعضی چهره‌های سینمایی اشاره کرد و گفت: بهروز وثوقی هنوز در یک تردید است که برگردد یا بماند چون به هر حال دوست دارد در این سن و سال کنار خانواده خود هم بماند اما مسئله اینجاست که چرا این لیست را آنقدر طولانی می‌کنید که چنین جریانی ایجاد شود؟ این‌ها همیشه دلشان برای این سرزمین سوخته، پس چرا پس از ۴۵ سال عینک خوش‌بینی نمی‌زنیم؟

او همچین به دیدار دو ماه قبل خودش و مسعود کیمیایی از سعید راد اشاره کرد و افزود: آقای کیمیایی به دفعات می‌خواست سعید راد باز هم در فیلمی از او بازی کند ولی به هر حال سعید راد در جایگاه خود توقعاتی‌ برای نقش یا تغییر در متن داشت که در نهایت به کدورت رسید و در جایی هم که به نتیجه رسیدند با همکاری نکردن وزارت ارشاد ساخت آن فیلم منتفی شد. ‌این دو وقتی در آن کلینیک همدیگر را دیدند به گریه افتادند و آقای کیمیایی بعد از اینکه در گوشه‌ای اشک‌هایش را پاک کرد، نزد او رفت.

طوسی در پایان با اشاره به پیگیری‌های فرزندان راد برای مشکلات درمانی او تاکید کرد: تمام تلاش‌ها برای بهبود وضعیت سعید راد انجام شد ولی آنقدر پی در پی دچار حادثه شد که چاره‌ای باقی نماند و هیچ‌کس در این ماجرا مقصر نیست جز شرایط فرهنگی ما که در کنار غرور سعید راد سبب شد یک ستاره رو به افول برود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا