چاقی نعیمه نظامدوست، سوژه داغ فضای مجازی شد
نعیمه نظامدوست، کمدین و بازیگر شناختهشده ایرانی که به تازگی در برنامه جوکر حضور یافته است، به یکی از موضوعات داغ این روزها تبدیل شده است.
نعیمه نظامدوست، کمدین و بازیگر شناختهشده ایرانی که به تازگی در برنامه جوکر حضور یافته است، به یکی از موضوعات داغ این روزها تبدیل شده است. تغییرات جسمانی او و افزایش وزنش از جمله مسائلی است که در رسانهها و شبکههای اجتماعی بحثبرانگیز شده است.
اکبر منتجبی، روزنامهنگار طی یادداشتی در همین رابطه در اینستاگرام نوشت: یکی از رفقایم که این روزها به دلیل عملهای پیدرپی لاغر شده است، روزی در اینستاگرام خود نوشت «دوستان میدانم که خیلی خیلی چاق هستم. لطفا این را بهم نگویید.»
در واقع او در آن دوران از بدن خودش فرار نمیکرد اما زیر فشار خرد کنندهی قضاوت مردمانی قرار داشت که هیکل این مرد شریف را ناموزون میدیدند و نهایتا آن فشارها آنچنان شد که او مجبور شد تن به چند جراحی بدهد و خودش را از ریخت و قیافه بیندازد. مثل کاری که مهران غفوریان با بدن خود کرد و آن مرد طناز به مرد اخموی فیلمهای جدی بدل شد.
این شبها که جوکر را میدیدم و داستان چاقی نعمیه نظامدوست دستمایه طنز شده بود، یاد آن رفیقم افتادم.
لاغری و چاقی، یکی از مهمترین دوگانههای عصر مصرفگرایی است. مصرفگرایی بر ما حکومت میکند. میگوید هر روز بخر و مصرف کن. اما از آن سو قوانین خود را به عنوان ایدهآل زیبایی بر ما تحمیل میکند!
در واقع مصرفگرایی استبداد جدید است. هیولایی که ما را وادار میکند جور دیگری فکر کنیم. دیکتاتوری که هم میخواهد بر بدن ما و هم بر ذهن ما حکومت کند.
آنچنان شما را بمباران فکری میکند که از بدن خودت بیزار میشوی. از صورت طبیعیات بیزار میشوی. از بدن چاقت بیزار میشوی و همزمان تو را به خرید بیشتر وادار میکند. تو را به مصرف بیشتر داروها و درمانها وادار میکند. به نام سلامتی بدترین ویزیتها و رژیمهای غذایی را بر تو تحمیل میکند و تنت را به تیغ جراحان میسپارد.
این وسط بد نیست یادآوری کنم این روزها بحث جدیدی هم با عنوان حکومت بر بدن راه افتاده است. عموما فمنیستها یادآوری میکنند بدن یک امر شخصی است و کسی نمیتواند جز خود فرد، حاکم بر بدنش باشد. این سخن از یک سو نیم نگاهی به روابط زناشویی دارد و از دیگر سو نقدش به حکومتها است که چرا با برخی قوانین درصدد سلب اختیار انسان بر بدنش هستند.
در واقع از همین منظر حکومتها هم نوعی خاص از مصرفگرایی را ترویج میکنند. آنها نیز ایدئولوژیهایی را ترویج میکنند که همزمان هم بر بدن و هم بر ذهن حکومت کنند.
به همین دلیل، «بدن» این روزها نه فقط مورد قضاوت جمعی است بلکه به میدانی برای حکمرانی نیز بدل شده است.
نهایتا اینکه بدنها و ذهنهای ما به ابزاری تبدیل شدهاند که اگرچه باید در خدمت خواستههای خودمان قرار گیرند؛ اما جمعیتی دیگر، ما را از فرمانروایی بر بدن خودمان منع کردهاند.
نیچه در کتاب اراده معطوف به قدرت نوشته است: هرکس باید حاکم بر خویشتن باشد؛ بر بدن خویش، اراده خویش و روح خویش. این فرمان است که فرد را از بردگی رها میکند.