با عذاب وجدان ناشی از ناتوانی چه کنیم؟
عذاب وجدان زمانی گریبان انسان را می گیرد که شما اشتباه بودن رفتاری را تشخیص می دهید اما نمی توانید به آنچه که معتقدید درست است، عمل کنید. در حقیقت، عذاب وجدان واکنش اخلاقی شما به رفتاری خاص است که بر خلاف اصول و پرنسیپ های خود انجام داده اید
امروزه ما در شرایطی قرار داریم که بارها و بارها مجبوریم از اصول و ارزش هایمان عدول کنیم و کوتاه بیاییم و این برای افرادی که پایبندی به اصول و ارزش های زندگی برایشان معنا آفرینِ خلا هستی و تهیگی جهان است به شدت دشوار و آسیب زننده است اما قدرت زندگی جاری وا می داردمان به ناگزیر از خط قرمز هایمان عدول کنیم.
آدم دنیای مدرن امروز با دور شدن از قواعد دینی در زندگی روزانه دیگر نمی تواند احساساتی مثل گناه را تبیین کند در حالی که این احساسات وجود دارند و در نبود توصیف و تبیینی برای آن آدمی را دچار دلهره می کنند.
پریشانی اخلاقی یا همان عذاب وجدان زمانی اتفاق می افتد که جامعه یا شرایط زندگی شما را مجبور به انجام کارهایی می کند که مغایر خواسته ها یا ارزش های شما است. هرچند بسیاری از مردم درد ناشی از این تجربیات را درک نمی کنند.
عذاب وجدان در زندگی حرفهای و روزمره
شما هم احتمالاً در مقطعی از زندگی خود دچار عذاب وجدان شده اید. عذاب وجدان زمانی رخ می دهد که شما کاری را خلاف ارزش های خود انجام می دهید. این معمای همیشگی بین وظیفه و آرزو است، بین آنچه قلب میگوید در مقابل آنچه شرایط بیرونی به شما تحمیل میکند.
هزاران نمونه از این شرایط وجود دارد. از جمله در دوسال اخیر و همه گیری کرونا پزشکان، پرستاران و کادر درمان شرایط نامناسبی را تجربه میکنند که درآن نمی توانند به میل خود به بیماران رسیدگی کنند. یا افرادی که نمیتوانند از نزدیکان خود که به کرونا دچار شدهاند عیادت و پرستاری کنند یا در مراسم خاکسپاری آنان حاضر شوند.
این ها دم دست ترین موقعیت هایی است که ما در آن دچار عذاب وجدان یا پریشانی اخلاقی می شویم. نمونه دیگر، فرزندانی که علی رغم میل خود مجبورند والدینی را که آلزایمر دارند یا نیاز به این که کسی به طور مداوم مراقب شان باشد، به خانه سالمندان ببرند، چون امکانات و وقت لازم برای رسیدگی به آنان را در منزل ندارند. یا والدینی که کودک نوزاد خود را به مهد کودک میسپارند چون نیاز معیشتی و شغلی به آنها اجازه نمیدهد تمام وقت از کودک دلبند خود مراقبت کنند.
مردم در این مثال ها دردی را تجربه می کنند که ناشی از تناقض امور روزانه با وجدان، احساسات و ارزش های مورد اعتقاد آنان است.
عذاب وجدان چیست و چرا انسان آن را تجربه میکند؟
اصطلاح پریشانی اخلاقی (moral distress) برای اولین بار در سال ۱۹۸۴ پدید آمد، ظاهراً اندرو جامتون فیلسوف آن را ابداع کرد. شاید به این دلیل که می خواست پدیدهای رایج در جامعه را توصیف کند. همانطور که وی توضیح داد، بشریت امروز به جایی رسیده است که مرزهای بنیادی اصول و تکالیف اخلاقی را به چالش می کشد.
مردم امروزه بیش از هر چه این واقعیت را به دلیل ساختار بازار کار تجربه می کنند. آنها به ندرت می توانند میان زندگی خانوادگی/عاطفی و شغلی سازش و تطبیق ایجاد کنند و این باعث پریشانی اخلاقی یا عذاب وجدان می شود.
چه کسی دوست ندارد زمان بیشتری را با همسر/معشوق خود بگذراند یا ساعتهای بیشتری را با فرزندان خود سپری کند اما، کمبود برنامه ها و خط مشی های جایگزین مانع قابل توجهی برای انجام این کار است.
پر بیراه نیست اگر به این نکته اشاره کنیم که شرایط زندگی در جوامع فعلی این پدیده را بیش از هر زمان دیگری متداول کرده است.
کادر درمان بیمارستان ها روزانه در برابر ازدحام بیش از حد مبتلایان به کرونا و ناگزیری انتخاب از میان آنان برای بستری شدن یا بهره گیری از دستگاه تنفس یا تخت سی سی یو دچار عذاب وجدان می شوند. مغازه داران، کارمندان بانک ها، شرکتها، کارگران و همه افرادی که روزانه با مراجعانی روبرو هستند نیز باید مرتباً با شرایط ناراحت کننده اخلاقی روبرو شوند.
در سطوح دیگر؛ روزنامه نگاران و خبرنگارانی که به ناچار باید به خود سانسوری یا سانسور رسمی در برابر قدرت قاهره تن دردهند نیز عذاب وجدانهایی جانسوز را تجربه می کنند. کارخانه داری که به خاطر شرایط اقتصادی مجبور است کارگران خود را بعد از سال ها اخراج کند؛ کارمندی که فساد رئیس خود را می بیند اما به خاطر کارش دم نمی زند یا قاضی دادگاهی که ناگزیر می شود به دادن حکمی نا حق به خاطر مدارک ساختگی کارشناسان یا وکلا، پیمانکاری که به خاطر دریافت بودجه اش رشوه می دهد و کارمند جزئی که برای تامین اجاره خانه اش از صندوق اداره پول کش می رود؛ این ها همه عذاب وجدان دارند چنین شرایطی، نوعی واقعیت روانشناختی است که مدیریت آن برای بسیاری از افراد دشوار است و بسیاری برای رهایی از آن به مواد مخدر، الکل، غذا و خشونت خانگی روی می آورند.
چرا برای پریشانی اخلاقی آماده نیستیم
عذاب وجدان زمانی گریبان انسان را می گیرد که شما اشتباه بودن رفتاری را تشخیص می دهید اما نمی توانید به آنچه که معتقدید درست است، عمل کنید. در حقیقت، عذاب وجدان واکنش اخلاقی شما به رفتاری خاص است که بر خلاف اصول و پرنسیپ های خود انجام داده اید.
مغز به طور طبیعی تهدیدها یا موقعیت های خطرناک را تشخیص می دهد و بر اساس آنها عمل می کند. می توانید بجنگید (پاسخ دهید) یا فرار کنید (برای زنده ماندن فرار کنید). با این حال، وقتی مغز شما تشخیص می دهد چیزی درست نیست و از شما می خواهد که “عمل نکنید”، اما شما به دلایل بیرونی مجبور به انجام آن عمل هستید، استرس و ناراحتی عاطفی در بدن شما فعال می شود.
به عنوان مثال ، در چنین شرایطی، ملاقات سالمندان در آسایشگاه ها، ممکن است باعث صدمه دیدن آنها شود و هر چند با احساسات ما منافات دارد اما واضح است که انجام چنین اقدامی از سلامت آنها محافظت نمی کند، با این حال دچار عذاب وجدان می شویم دلیلش این است که عدم ارتباط عاطفی و اجتماعی با بزرگان خانواده برای آنها ویرانگر است.
راه حل پرورش تاب آوری اخلاقی است
سندیا هیلتون استاد پرستاری و اطفال در دانشگاه جان هاپکینز و متخصص دانشگاهی در زمینه اخلاق بالینی است. او اصطلاحی به یادماندنی ابداع کرد که ارزش دارد آن را ملکه ذهن خود کنیم: “انعطاف پذیری اخلاقی”.
هدف از انعطاف پذیری اخلاقی، بهبود و مدیریت درد ناشی از چالش های اخلاقی است که روزانه تجربه می کنید. بنابراین، در مواجهه با شرایطی که دچار عذاب وجدان می شوید، موارد زیر را در نظر بگیرید:
• شما نمی توانید شرایط بیرونی خود را هستند کنترل کنید اما می توانید احساسات خود را کنترل کنید.
• نمی توانید احساسات تان را در شرایط پریشانی اخلاقی پنهان کنید یا کنار بگذارید. بنابراین، باید آنها را بپذیرید، آزاد کنید، مدیریت کنید و با دیگران به اشتراک بگذارید تا بدینوسیله بتوانید آنها را ملموس کرده و کنترل کنید.
• سعی کنید خود را به خاطر اقداماتی که ممکن است با ارزش های شما همسو نباشد مجازات و قضاوت نکنید. زندگی گسترده است و شما نمی توانید بر آنچه پیرامون شماست کنترل کاملی داشته باشید. زمان هایی وجود دارد که بهترین گزینه لزوماً منصفانه ترین نیست. با این حال، با توجه به شرایط ، ضروری است.
• واقعیت تجربه عذاب وجدان به سادگی نشانه این است که ارزش ها و اصول شما هنوز سالم هستند.
• به اشتراک گذاشتن دردی که تجربه کرده اید با دیگران نیز ضروری است. این کار را می توانید با ایجاد گروه های پشتیبانی انجام دهید. چرا که صحبت با دوستان و خانواده می تواند به شما کمک کند تا با ناراحتی های اخلاقی کنار بیایید.
نتیجهگیری
نکته آخر اینکه مهم است به هر چالشی که با آن روبرو هستید معنی بدهید. بسیاری از کارهایی که انجام می دهید حتی در دنیای پر از هرج و مرج امروز معنی دار هستند. شاید لازم باشد امروز برای یافتن آن تلاش کنید اما فردا بدون شک آن را بهتر خواهید فهمید.