
درس مهم سریال پایتخت به مدیران صداوسیما: در اشتباه بودید!
پخش فصل هفتم سریال پایتخت درسهای مهمی به مدیران صداوسیما داد.
به گزارش پارسینه پلاس،باید به پاسخ این سوال فکر کرد که چطور شد دوباره یک سریال توانست خانواده های ایرانی را پشت جعبه جادو دور هم جمع کند؟چطور بعضی از مدیران ذوق زده شده اند از رکورد شکنی ها و…
یک: استقبال از پایتخت هر دلیلی داشته باشد در وهله نخست خط بطلان بر یک ایده کذایی است که چند سال است برای توجیه ناکامی های رسانه ای مطرح می شود؛«مدیوم تلوزیون کلا در دنیا افت کرده است» این عبارت را برخی مدیران رسانه ای در سالهای اخیر بعد از نصف و ثلث شدن مخاطبانشان بارها تکرار کرده اند،یک گزاره قطعی و جهان شمول که همین یک مثال نقض یعنی پایتخت نشان می دهد حرف دقیقی نبوده است،در عصر مهار رسانه های بزرگ توسط رسانه های کوچک،آنچه مهم است محتواست،محتوای خوب و عمومی در فرم درست همچنان کار می کند،کاش حضرات به جای تئوریزه کردن شکست وقتشان را جای دیگری صرف می کردند.
دوم: درس مهم پایتخت این است که لازم نیست همیشه چرخ را از اول اختراع کرد،همه میراث گذشتگان اخ و تف نیست که اول همه آنها را لجن مال کنیم بعد که کار سخت شد با التماس و تمنا سراغ آنها برویم.سوم: دیوار سفت واقعیت از آنچه فکر می کنیم به ما نزدیک تر است،کاش فقط هزینه به دیوار خوردنمان را خودمان بپردازیم نه همه ملت و حاکمیت..
از شانس خوبِ صداوسیما و امثالِ محسن تنابنده و مهران مدیری و احسان علیخانی ها، در این مملکت هنوز کلی تماشاچی چرندیاتی مانند پایتخت و شبهای برره و جوکر و جومونگ و …. داریم، متاسفانه.
تا زمانی که سطحِ فرهنگ و سطحِ توقعِ مردمِ بیسواد و کم سواد در این حد و حدود باشه و برای دیدن چنین هجویاتی ذوق و شوق نشون میدن، جیبهای این آدمها و صدا و سیما، هر روز غلمبه تر میشه و فرهنگ و سلیقه های فرهنگی هنری مردم روز به روز بیشتر نزول پیدا میکنه تا جایی که رسیدیم به اینجایی که هستیم، که در فیلمها و سریالها، اکثرا برای جذب تماشاچی، موضوعات زیر شکمی شده یا علنی تبلیغ مصرف مواد مخدر میشه یا قاچاق مواد یه کار معمولی نشون داده میشه یا حتی ارزشها زیر سئوال میره و مثلا القا میشه که نتیجه جنگ ۸ ساله رو عده ای لات و الوات و معتاد، رقم زدن… از ماست که بر ماست….خلایق هرچه لایق.