خائنکُشیِ کیمیایی آبروی مهران مدیری را به باد داد
خائنکُشیِ کیمیایی البته یک فیلم سینماییست اما سازندگانش تصمیم گرفتند بدون آن که اکرانش کنند در قالب مینی سریال عرضهاش کنند.
به گزارش پارسینه پلاس به نقل از برترینها، ایمان عبدلی: خائنکُشیِ کیمیایی البته یک فیلم سینماییست اما سازندگانش تصمیم گرفتند بدون آن که اکرانش کنند در قالب مینی سریال عرضهاش کنند. درباره کیمیایی حرف زدن کار دشواریست، چون فضا پیرامون او کاملا دوقطبی شده، عدهای شیفته و واله او و کارهایش هستند، او از معدود به جا ماندگان عصر درخشان سینمای فارسی است و طبیعیست که شیفتگانی داشته باشد، اما این که دائم در پی توجیهاش باشند کمی غیرمنطقیست.
از آن طرف منتقدان او بعضا جوانان کم سن و سالی هستند که کیمیایی را با کارهای اخیرش قضاوت میکنند و گاه خیلی با صراحت به کارهای او میخندند، یادم میآید در اکران جشنوارهای خون شد، پس از پایان فیلم، عدهای از همین بیست سالهها با صدای بلند قهقهه میزدند، شاید البته این شکل از نگاه انتقادی در ایران مرسوم نباشد و اصلا این سوال پیش میآید که شاید بشود برخی کارهای کیمیایی در سالهای اخیر را به آن همه کارهای درخشان دهههای قبلش بخشید، به هر حال آن جوان ۲۰ ساله گناهی ندارد، در سالهای مهدویان و آبیار سینما رفته و تجربه زیادی از مفهوم واقعی سینمای فارسی ندارد!
نقد قسمت اول
درهر صورت اگر قرار باشد راجع به این یک قسمتی که از خائن کشی آمده، صحبت کنیم، پیشتر باید به نقش علی اوجی اشاره کنیم، لااقل افکار عمومی در این باره خیلی ابهام دارد، عده زیادی گمان میکنند، اوجی چون تهیه کننده است، پای کسانی مثل مدیری، نرگس محمدی و رضا یزدانی و حتی سام درخشانی به این کار باز شده، منتقدان معتقدند که جنس بازی سام درخشانی اصلا در کار ننشسته و حضور نرگس محمدی هیچ ضرورتی ندارد، در نظر داشته باشید که پولاد، پسر مسعود خان مثل همیشه در سیبل انتقادات قرار دارد، اینها همه در شرایطیست که وفاداری کیمیایی که به جنس خاصی از دیالوگ نویسی باعث شده که فضای کارهایش کمی با امروز جامعه ایرانی فاصله دار به نظر برسد، برخی میگویند دوره این مدل دیالوگ نویسیها گذشته و برخی دیگر اعتقاد دارند در گذر زمان همین دیالوگها جایی برای ارجاع و تبیین مفاهیم مختلف میسازد.
از جنس دیالوگ نویسیهای مناقشهبرانگیز آثار کیمیایی که بگذریم، این بار زاویه نگاه کیمیایی هم مورد نقد قرار گرفت. ماجرای خائن کشی، سرقت عدهای از بانک ملیست، انگیزه این جمع کمک به دولت مصدق است که بودجه کم دارد. آنها میخواهند پول سرقت شده را به دست مصدق برسانند تا بتواند امورات مملکت را رتق و فتق کند. برخی معتقدند خائن کشی که خواسته در ستایش از مصدق باشد، عملا به شکلی درآمده که علیه مصدق است. این که عدهای دزدی را در جهت یک منفعت عمومی توجیه کنند، با عقل و منطق جور نمیآید.
جمعبندی
این نگاه را البته پیشتر مثلا به قیصر هم داشتند. جایی که فیلمسازِ در اوج، انتقام شخصی را به توسل به قانون ترجیح داد. و کنش فردی و خونبار را بر تکیه به ساختار رجحان داد. چیزی که عیان و مشخص است این که برای تماشای خائن کشی باید جنس آثار کیمیایی را دوست داشته باشید. وگرنه با مشتی دیالوگ شعاری و موقعیتهای غریب مواجهه میشوید که با منطق زندگی امروز شاید جور درنیاید. این که آیا با تمسخر آثار کیمیایی راهی نو در این سینما باز میشود؟ نمیدانم، شاید برای تمسخر چیزهای زیادی داریم که در اولویت هستند.