واقعیتی که “نجم الدین شریعتی” درباره گذشته خودش فاش کرد!
نجم الدین شریعتی از بیماری عجیبش در کودکی که دچار لکنت زبان بود پرده برداشت.
به نقل از اقتصاد آنلاین، نجم الدین شریعتی در برنامه اقیانوس آرام با اشاره به بیماری در دوران کودکی اش گفت: فکر نمی کردم یه روزی تو جایی که الان هستم، بایستم، شاید برای شما جالب باشه که نجم الدین شریعتی شاید سه یا چهار ساله بود که وقتی فهمید می تونه حرف بزنه نمی تونست.
یعنی من دچار لکنت زبان بسیار بسیار شدیدی بودم. من می خواستم درخواست آب کنم آ می گفتم مادرم آب رو میاورد و به ب نمی رسیدم، چه اتفاقی افتاد.
بعضی از ماها در مواجهه با مشکلات زندگیمون زمین گیر میشیم، ولی من زمین گیر نشدم خانوادم تلاش کردند.
دکترهای مختلف و قرص و… برام گرفتن، یکی از آقایون پزشکا به من گفت وقتی بیکار شدی برو جلو آینه بشین و با خودت حرف بزن.
خونمون دوران بچگیم در همسایگی مسجد بود، شب های محرم از اذان و سخنرانی و… رو تو ذهنم میسپردم، بعد می نشستم جلو آینه و سخنرانی می کردم.
می گفتم بسم الله الرحمن الرحیم که همین نیم ساعت طول می کشید، ولی کم نیاوردم، یه مادربزرگ پیری داشتم، خدا رحمتش کنه.
می گفت چرا جلو آینه بیا برای من حرف بزن، منم یه گوش مفتی گیر آورده بودم می شستم حرف می زدم.
__ بسمه تعالی __ با توجه به این که جناب آقانجم الدین را خیلی دوست دارم چون واقعاََ انسانی نجیب و مهربان و خوشزبان است ، یک وقت عزیزی درمورد ایشان که خدای تعالی هر دو شان را حفظ کند و بر توفیقاتشان بیفزاید ، سروده ای را ارسال کرده بود ، که برای بنده ی ِ حقیر خیلی شیرین جلوه کرد لذا فضولی کرده و برای عرض اردت و ابراز علاقه به این جوان عزیز و محبوب در ادامه ی سروده ی ِ خیلی زیبای ایشان چیزی افزوده بودم که هر دو را در اینجا می آورم : آن عزیز سروده بود : تو نجم الدینی و بدر تمامی __ تو در سمت خدا عاشق مرامی __ کجائی در فضا های مجازی __ نه در واتساپ و نه در تلگرامی __ حقیر در ادامه نوشته ام : بادنجان و کدو را دار گرامی __نشان ده بر همه بسیار رامی __کسی هم گر بگوید فرد خامی __مبر از او عزیزم هیچ نامی __ بکن باور نجیب هستی و خوشخو __اگر حرف دگر داری بما گو __ برای آن دو بزرگوار از خدای متعال سلامتی و سربلندی خواهانم .