چرا برخی از مردان مخالف بچه دار شدن هستند؟
معمولا پیش فرض همه برای بعد از ازدواج ، فرزند آوری است بنابراین مردانی که بچه نمی خواهند باید در این مورد قبل از ازدواج صحبت کنند تا بعدا همسرشان دچار شوک و احساس فریب خوردگی نشود و کارشان به جدایی و طلاق به خاطر بچه خواستن همسر نرسد .
به گزارش سبک ایده آل به نقل از بیتوته، یکی از مواردی که باید قبل از ازدواج در موردش صحبت شود ، بچه دار شدن است. شاید شما علاقه زیادی به بچه داشته باشید یا زمان بندی خاصی برای بچه دار شدن مد نظرتان باشد و نظر فرد مقابلتان در مورد بچه دار شدن ، تعداد بچه ها یا زمان بندی مناسب برای بچه دار شدن با شما متفاوت باشد.
برخی از مردان هستند که علاقه ای به بچه دار شدن ندارند و نمی خواهند بعد از ازدواج پدر شوند، این آقایان حتما باید قبل از ازدواج در این مورد با فرد مقابلشان صحبت کنند تا بعد از ازدواج دچار مشکل نشوند و همسرشان را غافلگیر نکنند .
یکی از اهداف مهم ازدواج فرزند آوری است و پیش فرض تمام کسانی که ازدواج می کنند این است که قرار است بچه دارد شود ، برخی از افراد هدفشان از ازدواج بچه دار شدن و تجربه احساس شیرین پدری یا مادری است.
تعداد مردان و زنانی که تمایلی به بچه دار شدن ندارند بسیار کم است بنابراین مردانی که بچه نمیخواهند باید قبل از ازدواج این مورد را حتما با طرف مقابل مطرح کنند در غیر اینصورت ممکن است به اشتباه وارد زندگی با کسی شوند که علاقه زیادی به بچه دار شدن دارد و نتواند با عدم تمایل شما کنار بیاید و تعادل زندگیتان به هم خورده بعد از کلی بحث و ناراحتی های سریالی مجبور به جدا کردن مسیر زندگی و طلاق شوید.
نیاز به آمادگی برای بچه دار شدن
بچه دار شدن نیاز به آمادگی روحی ، فکری و مالی دارد. تمایل به بچه دار شدن برای به دنیا آوردن فرزند کافی نیست بلکه باید آمادگی لازم برای بر عهده گرفتن همه مسئولیت های یک انسان دیگر و تغییر در تمام ابعاد زندگی باشید.
شما قرار است مسئولیت یک انسان جدید که در تمام جنبه های زندگی اش به شما وابسته است ، بشوید بنابراین نیاز به آمادگی فیزیکی ، مادی و جایگاه اجتماعی مناسب دارید.
زمانی که که یک زوج از نظر اقتصادی مشکل قابل توجهی نداشته باشند و بتوانند از پس تامین هزینه های یک فرد جدید برآیند و از سازگاری و حمایت همسر و پایداری ازدواجشان مطمئن باشند یعنی آمادگی لازم برای فرزند آوری را دارند.
اصرار برای بچه دار شدن به کسی که بچه نمی خواهد
گاهی اوقات یکی از طرفین میلی برای بچه دار شدن ندارند ولی فشارها و اصرار طرف مقابل باعث رضایت آن ها به این کار می شود ولی در این شرایط ، زوجین اغلب با مشکلات و اختلافات بسیار زیادی بعد از تولد فرزند روبرو می شوند به خصوص اگر مرد تمایلی به بچه دار شدن نداشته باشد ممکن است ماه ها فرزندش را قبول نکند یا حتی برای همیشه رفتار درستی با شما و فرزندش نداشته باشد یا حتی صمیمیتی که قبل از بچه دار شدن داشتید از بین برود و خودتان هم از بچه دار شدن پشیمان شوید.
مردی که تمایلی به بچه دار شدن نداشته و با اصرار همسر یا به صورت غافلگیرانه خودش را در گیر یک زن باردار می بیند ممکن است احساس خشم نسبت به همسر و فرزندش پیدا کرده و فرزند را مانعی برای حفظ صمیمیت با همسر یا مانعی برای خوشبختی خودش بداند که در این شرایط حتی با گذر زمان هم مشکل حل نخواهد شد بلکه ارتباط زوج روز به روز سردتر و خصمانه تر می شود و در نهایت به طلاق ختم می شود.
زنی که مخالف بچه دار شدن است بعد از تولد نوزاد ، معمولا راحت تر از مردی که مخالف بچه دار شدن است با این موضوع کنار می آید، از آن جایی که مادران معمولا در طول ۹ ماه بارداری تماس فیزیکی ، بیولوژیکی ، عصبی و روانی با جنین دارند ، زمان کافی برای برقراری ارتباط با او را دارند و بعد از متولد شدن او امکان پذیرفتن نوزاد برای مادر بیشتر است با این حال احتمال این که نتواند از نظر روحی فرزند خود را بپذیرد هم وجود دارد.
علت بچه نخواستن مردان
مردانی که بچه نمیخواهند مسلما در این مورد نگرانی های خودشان را دارند که به نظر خودشان کاملا منطقی است و شما نمی توانید آن را نادیده بگیرید یا به امید این که بعدا نظرش عوض می شود با او ازدواج کنید احتمال این که نظر او هرگز تغییر نکند بسیار زیاد است.
بچه دار شدن تمام برنامه های زندگی را تغییر میدهد به خصوص در ماه های اول که نوزاد نیاز به مراقبت دائمی دارد و تمام توجه مادرش را می طلبد و ممکن است مرد تصور کند که در اولویت دوم قرار گرفته است به همین دلیل درک نگرانی های مرد و تلاش برای رفع آن ها اهمیت زیادی دارد.
محدود شدن آزادی عمل
یکی از مهم ترین علت های بچه نخواستن مردان این است که به نظرشان وجود بچه آزادی عملشان را محدود می کند و فکر میکنند که نمی توانند آینده خوبی برای بچه بسازند. به همین دلیل آماده پذیرش نقش پدری نیستند ولی با گذر زمان و بزرگتر شدن میتوانند آمادگی پدر شدن را پیدا کنند که البته این اتفاق برای همه نمی افتد.
محدود شدن رابطه جنسی و کاهش توجه همسر
زندگی ۲ نفره ، آزادی های بیشماری را به زن و شوهر می دهد ، هم برای گشت و گذار و مسافرت ، هم برای داشتن رابطه جنسی یا حتی تلویزیون دیدن یا هر فعالیت دو نفره دیگری که تصورش را بکنید. برای برخی از مردان رابطه جنسی اهمیت بسیار زیادی دارد و از آن جایی که بارداری و بعد از آن مشکلات نگهداری نوزاد و بعد از آن بزرگ شدن نوزاد و بزرگ شدن بچه ها و حضور فرزندان در خانه باعث می شود که نتوانند رابطه جنسی با کیفیت گذشته داشته باشند و یا هر گاه که دلشان می خواهد با همسرشان رابطه جنسی داشته باشند و با بچه دار شدن موانع زیادی برایشان ایجاد خواهد شد به طور کلی مخالف بچه دار شدن هستند.
ازسویی دیگر برخی از مردان می خواهند توجه همسرشان تمام و کمال معطوف خودشان باشند و می دانند که حضور فرزندان در زندگی باعث خواهد شد که وقت و توجه همسرشان بین آن ها و بچه ها تقسیم شود بنابراین نمیخواهند بچه ای وارد زندگی دو نفره شان بشود.
عدم تمایل به فداکاری
به دنیا آوردن فرزند و تامین هزینه های مالی و روحی او نیاز به فداکاری زیادی از سوی مادر و پدر دارد ، مادر و پدر باید زمان زیاد و پول زیادی را صرف بزرگ کردن یک کودک کنند. همه مردان تمایلی به انجام این فداکاری ندارند و دلشان می خواهد زمان و پولشان را صرف خودشان و همسرشان نمایند بنابراین تمایلی به بچه دار شدن ندارند.
تجربه تلخ گذشته
یکی از علل عدم تمایل مردان به بچه دار شدن تجربه های تلخ گذشته است که دیگر نمیخواهند تکرار شود مثلا مردی که مورد توجه پدرش نبوده یا ارتباط خوبی با پدرش نداشته ممکن است نگران ارتباط خود و فرزندش باشد مثلا فکر کند قرار نیست پدر خوبی باشد یا فرزندش وقتی بزرگ شود دیگر او را نخواهد. به اصطلاح من برای پدر مادرم چه فایده ای داشتم که فرزندم برای من داشته باشد.
مردانی که فرزند دوم نمی خواهند
برخی مردان حضور فرزند اول را می پذیرند ولی دیگر تمایلی برای فرزند دوم یا فرزندان بعدی نشان نمی دهند ، علت نخواستن فرزند دوم توسط مردان می تواند موارد زیر باشد :
بزرگ شدن فرزند اول باعث شده دیگر وابستگی جسمی زیادی به پدر و مادر نداشته باشند و پدر میخواهد برنامه های روزانه خودش را داشته باشد و نمیخواهد ورود یک نوزاد جدید تمام برنامه های او را دوباره به هم بریزد.
احساس میکند ازدواج خوبی ندارد و ممکن است جدا شود.
شرایط مالی مساعدی برای اضافه شدن فرد جدیدی به خانواده ندارد
فرزند اول مشکلات و بیماری های جسمی خاصی داشته است که نگهداری از او را سخت کرده است.
عواقب اجبار مردان به بچه دار شدن
درست است که نوزاد برای زنده ماندن و بقا نیاز ویژه به مادر دارد ولی رابطه مطمئن و صادفانه پدر با فرزند در رشد ویژگی های شخصیتی و جنسیتی آن ها تاثیر بسیار زیادی دارد. پدر نقش بسیار مهمی در رشد احساسی و اجتماعی فرزندان ایفا می کند.
ارتباط نوزاد به دنیا آمده با پدر و مادرش اهمیت زیادی در شکل گیری روحیات کودک و سلامت او دارد. پدری که با اصرار یا اجبار بچه دار شده یا در عمل انجام شده قرار گرفت است ممکن است از برقراری ارتباط با فرزندش فراری باشد و طوری رفتار کند که کودک شما احساس نزدیکی با پدرش نداشته باشد.
عدم توجه و محبت کافی از سمت پدر میتواند باعث ایجاد احساس طرد شدن در کودک و اثرات منفی روی ناخودآگاه او شود.
از سویی دیگر چنین مردی به خصوص اگر در عمل انجام شده قرار گرفته باشد از درون نسبت به همسرش احساس خشم دارد و همسرش را عامل بدرفتاری خودش با فرزندش می داند و احساس گناهش نسبت به خود و همسرش بیشتر خواهد شد.
از سویی دیگر مادران بعد از زایمان نیاز به حمایت و توجه بیشتر شوهرشان دارند ولی ممکن است با دلخوری و طرد شدن از سوی شوهرشان روبرو شوند و رابطه شان رو به سردی برود و بحثها و دلخوری ها بینشان به زیاد شده و کار به جایی برسد حتی خودشان از به دنیا آوردن فرزندشان پشیمان شوند.