چرا کریم خان زند در طول تاریخ دو بار نبش قبر شد؟
اگر میخواهید همه چیز را درباره خلوت کریمخانی بدانید، با ما به حدود ۲۳۰سال پیش بیایید. به زمانی که آقامحمدخان، یکی از افراد ایل قاجار، با شکست لطفعلیخان زند، به قدرت رسید.
به گزارش پارسینه پلاس، «یکی از آرامترین و دنجترین مکانهای کاخ گلستان، «خلوت کریمخانی» است. که در شمالغربی محوطه این کاخ قرار دارد و دیوار به دیوار تالار سلام است.
در این نقطه آرام و پرطرفدار، حوضخانهای وجود دارد که گاهی مسئولان مجموعه تاریخی گلستان آن را پر از آب کرده. و باعث زیبایی و آرامش دو چندان این بخش میشوند.
علاوه بر حوضخانه، تخت مرمر فتحعلیشاه قاجار و سنگمزار ناصرالدینشاه هم در این گوشه. از خانه شاهان قاجاری نگهداری میشود که حتما همه بازدیدکنندگان از کاخ گلستان آنها را دیدهاند. ا
ما شاید کمتر کسی بداند چرا نام این قسمت از کاخ موزه گلستان، خلوت کریمخانی است. واقعیت این است که در پس همه آرامشی که در «جلوخان» یا خلوت کریمخانی موج میزند، حقیقتی تلخ نهفته است؛
حقیقتی که به زمان به سلطنت رسیدن آغامحمدخان قاجار برمیگردد و روایتگر داستان کینه مؤسس سلسله قاجاریه نسبت به بنیانگذار سلسله زندیه است!
اگر میخواهید همه چیز را درباره خلوت کریمخانی بدانید، با ما به حدود ۲۳۰سال پیش بیایید. به زمانی که آقامحمدخان، یکی از افراد ایل قاجار، با شکست لطفعلیخان زند، به قدرت رسید.
کشته شدن پدر آقا محمدخان
محمدحسنخان، پدر آقامحمدخان قاجار، روزگاری رئیس ایل قاجار بود. که بعد از کشته شدن نادرشاه افشار، سعی کرد از هرج و مرج مملکت استفاده کرده و به قدرت برسد. اما در نبرد با کریمخان زند شکست خورد و در استرآباد پناه گرفت.
چندی بعد محمدحسنخان دوباره سپاهی مجهز و منظم ترتیب داد و جنگ با کریمخان زند را از سر گرفت. در جنگهای ابتدایی هم پیروز شد، اما در نهایت شکست خورد و سبزعلی که یکی از غلامان سابقش بود، در میدان جنگ سر از تنش جدا کرد.
همین باعث شد تا آقامحمدخان، پسر ارشد محمدحسنخان کینهای عجیب از کریمخان زند به دل بگیرد. کینهای که بعدها با حضور در ارگ کریمخانی و حتی لطف و محبت مؤسس سلسله زندیه نسبت به او هم از بین نرفت.
قدم زدن روی استخوانها!
سالها گذشت تا این که آقامحمدخان با غلبه بر لطفعلیخان زند به قدرت رسید و با سرنگونی حکومت زندیه، سلسله قاجاریه را بنیان گذاشت.
او که در تمام این سالها کینه کریمخان زند را در دل میپروراند. دستور داد او را نبش قبر کرده، استخوانهایش را از مقبرهاش در عمارت کلاهفرنگی شیراز به تهران بیاورند. و در راهپله راهروی کاخ گلستان به خاک بسپارند تا بتواند هر روز روی استخوانهای مؤسس سلسله زندیه راه برود!
نقل است شاه قاجار هر وقت دلش میگرفت یا خسته میشد، به قسمت جلوخان کاخش میرفت. از روی استخوانهای کریمخان میگذشت و با نوک شمشیر بر قبر شاه زندیه میکوبید!
نبش قبر به دست رضاخان
کریمخان زند در تمام دوران حکومت قاجاریه از آقامحمدخان تا احمد شاه قاجار در راهپله جلوخان کاخ گلستان آرمیده بود. تا این که رضاخان به قدرت رسید و حکومت پهلوی روی کار آمد.
شاه پهلوی که از داستان استخوانهای کریمخانزند خبر داشت، دستور داد پله را بشکافند و استخوانهای مؤسس سلسله زندیه را خارج کنند.
همان زمان خاکی که زیر پلهها قرار داشت، به همراه تکههایی از استخوانها که سالم مانده بود به شهر شیراز منتقل شد. و این بار کریمخان زند برای همیشه در موزه پارس شیراز آرام گرفت.
یادگاری از سال ۱۳۰۴
از روز نبش قبر دوباره کریمخان زند توسط رضاخان عکسی موجود است که بیشک یکی از ارزشمندترین تصاویر تاریخ ایران به حساب میآید.
در شرح این عکس آمده است:
«اعلیحضرت اقدس شهریار شاهنشاه رضاشاه پهلوی در سر قبر کریمخان زند که استخوانهای کریمخان را که آغامحمدخان قاجار. زیر تخت خودش خاک کرده بود بیرون آورده که در جای دیگر دفن نمایند و این یادگار را برای خود باقی گذاردند به تاریخ ۱۳۰۴»
همه چیز درباره کریمخان زند
کریمخان زند وزیر اعظم شاه اسماعیل سوم صفوی بود. بعد از مرگ نادرشاه افشار که جانشینانش برای رسیدن به منصب پادشاهی به جان هم افتادند. کریمخان زند هم درصدد کسب قدرت برآمد و توانست با شکست همه رقیبانش. تمام بخشهای مرکزی، شمالی، غربی و جنوبی ایران را تحت حکومت خود درآورد.
کریمخان زند که مؤسس دودمان زندیه بود، تنها پادشاهی است. که هیچوقت برای خودش مراسم تاجگذاری برگزار نکرد و خودش را «وکیلالرعایا» خواند.
او بهترین فرمانروا پس از حمله اعراب به ایران به حساب میآید. کریمخان زند در ۸۰سالگی به مرض سل مبتلا شد. و در شیراز جان خودش را از دست داد.
او را طبق وصیتنامهاش در عمارت کلاهفرنگی باغ ارگ شیراز و در قبری که برای خودش ساخته بود دفن کردند.
اما ۱۲سال بعد آقامحمدخان قاجار دستور داد او را نبش قبر کرده و استخوانهایش را به کاخ گلستان تهران بیاورند. و در راهپلههای جلوخان کاخ به خاک بسپارند!