
چگونه میتوان با خیانت همسرکنار آمد / چطور میشود فرد خیانتکار را بخشید !
زوج عاشقی که به عقد هم درمیآیند، هنگام امضاء عقدنامه وفادار بودن به یکدیگر را بدیهی را میدانند و معتقدند که خیانت بنیان زندگیشان را متلاشی خواهد کرد، تا این که خیانت درب خانهشان را میزند.
به گزارش پارسینه پلاس؛ در واقعیت بیش از نیمی از زوجین خیانت را در زندگی مشترک خود تجربه میکنند. اما بسیاری از آنها ترجیح میدهند که به جای جدا شدن از یکدیگر با موضوع خیانت کنار بیایند و حتی بعضی ازدواجها پس از بخشش یک طرف و دوباره متعهد شدن طرف دیگر محکمتر و پایدارتر میشود. با این وجود کنار آمدن و بخشش برای کسی که خیانت دیده و بازسازی اعتماد و ترمیم روابط برای کسی که خیانت کرده کار آسانی نیست. در این زمان بهترین کسی که میتواند به زوجین برای گذر از این چالش بزرگ کمک کند مشاور است. مشاورین با تجربهای که در زمینه اصلاح روابط میان زوجین دارند، همواره آماده کمک به شما هستند.
مشاور شما را از دو راهی ‘ اعتماد کنم و بمانم یا تمام کنم و بروم؟ ‘ نجات میدهد،افرادی که با خیانت همسرشان روبرو میشوند (هر چند بعد از آن شوهر یا زنی که خیانت کرده ابراز ندامت و پشیمانی کند)، پس از بیرون آمدن از شوک حادثه در این دوراهی قرار میگیرند که آیا باید اعتماد کنند، ببخشند و زندگی خود را حفظ نمایند یا دیگر نباید به این فرد خیانتکار اعتماد کرده و لازم است او را ترک کنند. یک طرف حفظ رابطهای است که شاید بعد از این با کیفیت بیشتری ادامه یابد و طرف دیگر فکر کردن به زندگی برای یک عمر با شک و تردید و بیاعتمادی. در این میان هیچ کس مانند یک مشاور که به این شرایط آشنا بوده و تجربه زیادی در تعامل با همسرانی که درگیر خیانت بودهاند داشته، نمیتواند برای گذر از این دوراهی افراد را راهنمایی نماید. مشاورین باتجربه، متخصص و تحصیلکرده آمادهاند تا تمام تجارب خود را در اختیار زوجهای آسیب دیده بگذارند و به آنها کمک کنند تا بهترین تصمیم را برای آینده خود بگیرند.
احساس تنفر پس از خیانت
طبیعی است که پس از خیانت همسرتان، نسبت به او احساس تنفر داشته باشید. احتمالا جملاتی مثل «چطور جرات کرد این کار رو با من بکنه.»، «چقدر آدم کثیف و پستیه که این کار رو با من کرد.» و… در ذهن تان می چرخد. برای کاهش این احساس تنفر و خشم نسبت به همسرتانف می توانید از راهکارهای ادامه مقاله استفاده کنید و یا برای رسیدن به بخشش و صلح درون، از مشاور کمک بگیرید چون قطعا بخشش خیانت و کنار امدن با آن، کار سختی است.
بیخوابی پس از خیانت
یکی از اتفاقاتی که شاید بعد از خیانت همسرتان برای شما بیفتد، بیخواب شدن است. بیخوابی به دلیل استرس، اضطراب و افسردگی است. همچنین یکی از دلایل آن نیز میتواند افکار منفی و مشغلههای ذهنی باشد که بعد از خیانت در ذهن فرد ایجاد میشود. برای اینکه خواب راحتی داشته باشید میتوانید نکات زیر را قبل و در حین خوابیدن رعایت کنید:
قبل از خوابیدن در اتاق خوابتان به هیچ عنوان از موبایلف تبلت و سایر وسایل الکترونیکی استفاده نکنید.
اتاقتان را مرتب کنید تا خواب بهتری داشته باشید زیرا اتاق شلوغ و نامرتب باعث بیخوابی میشود.
قبل از خوابیدن مدیتیشن انجام دهید و به موسیقی آرامشبخش گوش دهید تا راحتتر به خواب بروید.
مراحل کنار آمدن با خیانت همسر و اصلاح روابط از دید روانشناسان
برای کنار آمدن با خیانت و ترمیم رابطه پس از آن باید از سه مرحله زیر گذر کرد:
مرحله اول: شوک پس از کشف خیانت
روابط عاشقانه و رمانتیک در گذشته بر مبنای تصورات مثبت و خیالانگیز شکل گرفته است. کشف خیانت این تصورات را درهممیشکند و به شک و بیاعتمادی دامن میزند. در این حالت پرسشهای اساسی زیر به ذهن همسر خیانت دیده هجوم میآورد:
تو واقعاً کی هستی؟
چطور توانستی این کار را در حق من بکنی؟
رابطهی ما برای تو چه ارزشی دارد؟
شوک اولیه پس از کشف خیانت و شک و بیاعتمادی همراه با آن واکنشهای متعددی را به دنبال دارد که از آن جمله میتوان به افسردگی، خشم، شرم، وسواس فکری، کنکاش درباره ریزترین جزئیات خیانت، ناتوانی در تمرکز کردن و زیر نظر گرفتن کوچکترین حرکات همسر اشاره کرد. بهترین روش برای تحت کنترل گرفتن این واکنشهای اولیه این است که احساسات خود را در محیطی به زبان بیاورید که بدون قضاوت کردن از شما حمایت شود. اگر فردی را بیابید که بدون نصیحت کردن و نشان دادن واکنشهای غیرمنطقی صرفاً به درد و دلتان گوش دهد، مسلماً احساس بهتری پیدا خواهیدکرد.
نصیحت کردن در این مرحله بیفایده است، چرا که همسر آزرده آنقدر پریشانحواس و درگیر احساسات مختلف است که نمیتواند به خوبی فکر کند یا تصمیم درستی بگیرد. البته داشتن یک سنگ صبور، یک جفت گوش شنوا بسیار مهم است. چنانچه بتوانید احساسات خود را با فرد معتمد و دلسوزی در میان بگذارید، بارتان سبکتر میشود و از شدت خشم و ناراحتیتان کاسته میشود.
به همین ترتیب اگر در این مرحله بخواهید این احساسات و ناراحتیهای خود را با همسرتان مطرح کنید و بگویید که چقدر از دست او ناامید شدهاید، مطمئناً نتیجه خوبی نخواهید گرفت. همسر جفاکار بلافاصله پس از کشف خیانت و برملا شدن رازش نمیتواند شنونده خوبی باشد و از همسر آزرده خود دلجویی و حمایت کند. بنابراین در میان گذاشتن این حجم از احساسات با همسر خطاکار فقط باعث گارد گرفتن او میشود، او کاملاً خیانت خود را انکار میکند و انگشت سرزنش و اتهام را به سمت شما نشانه میگیرد یا از شما دوری میکند. متاسفانه چنین واکنشهایی فقط احساسات منفی شما را تشدید میکند. بر طبق یک قاعده کلی در میان گذاشتن احساسات با فردی که توان یا تمایل شنیدن آنها را ندارد، غالباً نتیجه عکس میدهد و عواطف منفی بیان نشده قویتر و ریشهدارتر میشود. سخن آخر این که بهترین کار در دوران کنار آمدن با شوک اولیهی ناشی از کشف خیانت این است که از گروههای حمایتی، مشاوره فردی، خانواده و دوستان کمک بگیرید.
مرحله دوم: مسیر ارتباطی
پس از فروکش کردن شوک اولیه باید بررسی کرد که هر یک از زوجین چطور میخواهند با این مشکل کنار بیایند. آیا نجات زندگی مشترک برای هر دو طرف مهم است؟ یا این که یکی از زوجین از احساس خود و کاری که میخواهد انجام دهد، مطمئن نیست. تحت این شرایط چطور میتوان تردید و دودلی را برطرف کرد؟ نجات دادن زندگی پس از خیانت به همکاری و همدلی هر دو طرف برای رسیدن به یک هدف مشترک نیاز دارد. باز هم تاکید میکنیم که مشاوره فردی غالباً برای همسرانی مفید است که درباره احساسات خود مردداند یا از روشن بودن آینده این ارتباط مطمئن نیستند.
مرحله سوم: ترمیم رابطه و جلب اعتماد دوباره
چنانچه هر دو طرف برای نجات زندگی خودشان مصمم باشند، باید خود را برای انجام دادن دشوارترین مرحله آماده کنند. قبل از هر کار باید انگیزه اصلی خیانت مشخص شود و برای تغییر دادن عاملهای منتهی به خیانت اقدام شود. پس از آن با انجام توصیههای روانشناسی زیر میتوانید دوباره به یگدیگر اعتماد کنید و آسیبهای وارده بر زندگی مشترکتان را ترمیم ببخشید
مشخص کنید که آیا هر دو نفر درصدد ترمیم رابطه خود هستید یا خیر؟
پژوهشها نشان میدهد که مردان خیانت و رابطه جنسی همسرشان را سختتر از یک رابطه عاطفی میبخشند، حال آن که برای زنان بخشیدن رابطه عاطفی دشوارتر از خیانت جنسی است. بنابراین به خاطر داشته باشید که آنچه برای شما اهمیت کمتری دارد، ممکن است برای همسرتان فاجعهبار باشد و او را از پا دربیاورد. مدتی طول میکشد تا اثر شوک خیانت از بین برود و برای ترمیم رابطه بعد از خیانت باید وقت بگذارید. با یکدیگر به تصمیم مشترکی برسید که آیا میخواهید از هم جدا شوید یا رابطهتان را از نو شروع کنید. با خودتان و همسرتان صادق باشید، احساسات خود را به روشنی بیان کنید و از مشاجره کردن، توهین و جنگهای کلامی آتشین و بیفایده دست بردارید. یکی از شما بدون آن که حق انتخابی داشته باشد، آسیب دیده و به او خیانت شده است. “این فاجعه برای من اتفاق افتاده و الان چارهای جز کنار آمدن با آن ندارم.” طرف دیگر سردرگم و مردد است، چرا که انتخابهای متعددی پیش رو دارد، با همسرش بماند یا با معشوقهاش، به علاوه در دنیای مجازی نیز روشهای بسیاری برای ارضاء نیازهای جسمی و عاطفی خود میبیند. ممکن است این همسر خطاکار عاشق دو نفر باشد و به این خاطر احساس گناه کند، قرار گرفتن در این دوراهی او را به مرز جنون میکشاند.
کنار آمدن با خیانت همسر و بخشش، اعتماد و فراموش کردن
زوج عاشقی که به عقد هم درمیآیند، هنگام امضاء عقدنامه وفادار بودن به یکدیگر را بدیهی را میدانند و معتقدند که خیانت بنیان زندگیشان را متلاشی خواهد کرد، تا این که خیانت درب خانهشان را میزند. در واقعیت بیش از نیمی از زوجین خیانت را در زندگی مشترک خود تجربه میکنند. اما بسیاری از آنها ترجیح میدهند که به جای جدا شدن از یکدیگر با موضوع خیانت کنار بیایند و حتی بعضی ازدواجها پس از بخشش یک طرف و دوباره متعهد شدن طرف دیگر محکمتر و پایدارتر میشود. با این وجود کنار آمدن و بخشش برای کسی که خیانت دیده و بازسازی اعتماد و ترمیم روابط برای کسی که خیانت کرده کار آسانی نیست. در این زمان بهترین کسی که میتواند به زوجین برای گذر از این چالش بزرگ کمک کند مشاور است. مشاورین با تجربهای که در زمینه اصلاح روابط میان زوجین دارند، همواره آماده کمک به شما هستند.
مشاور شما را از دو راهی ‘ اعتماد کنم و بمانم یا تمام کنم و بروم؟ ‘ نجات میدهد،افرادی که با خیانت همسرشان روبرو میشوند (هر چند بعد از آن شوهر یا زنی که خیانت کرده ابراز ندامت و پشیمانی کند)، پس از بیرون آمدن از شوک حادثه در این دوراهی قرار میگیرند که آیا باید اعتماد کنند، ببخشند و زندگی خود را حفظ نمایند یا دیگر نباید به این فرد خیانتکار اعتماد کرده و لازم است او را ترک کنند. یک طرف حفظ رابطهای است که شاید بعد از این با کیفیت بیشتری ادامه یابد و طرف دیگر فکر کردن به زندگی برای یک عمر با شک و تردید و بیاعتمادی. در این میان هیچ کس مانند یک مشاور که به این شرایط آشنا بوده و تجربه زیادی در تعامل با همسرانی که درگیر خیانت بودهاند داشته، نمیتواند برای گذر از این دوراهی افراد را راهنمایی نماید. مشاورین باتجربه، متخصص و تحصیلکرده آمادهاند تا تمام تجارب خود را در اختیار زوجهای آسیب دیده بگذارند و به آنها کمک کنند تا بهترین تصمیم را برای آینده خود بگیرند.
احساس تنفر پس از خیانت
طبیعی است که پس از خیانت همسرتان، نسبت به او احساس تنفر داشته باشید. احتمالا جملاتی مثل «چطور جرات کرد این کار رو با من بکنه.»، «چقدر آدم کثیف و پستیه که این کار رو با من کرد.» و… در ذهن تان می چرخد. برای کاهش این احساس تنفر و خشم نسبت به همسرتانف می توانید از راهکارهای ادامه مقاله استفاده کنید و یا برای رسیدن به بخشش و صلح درون، از مشاور کمک بگیرید چون قطعا بخشش خیانت و کنار امدن با آن، کار سختی است.
بیخوابی پس از خیانت
یکی از اتفاقاتی که شاید بعد از خیانت همسرتان برای شما بیفتد، بیخواب شدن است. بیخوابی به دلیل استرس، اضطراب و افسردگی است. همچنین یکی از دلایل آن نیز میتواند افکار منفی و مشغلههای ذهنی باشد که بعد از خیانت در ذهن فرد ایجاد میشود. برای اینکه خواب راحتی داشته باشید میتوانید نکات زیر را قبل و در حین خوابیدن رعایت کنید:
قبل از خوابیدن در اتاق خوابتان به هیچ عنوان از موبایلف تبلت و سایر وسایل الکترونیکی استفاده نکنید.
اتاقتان را مرتب کنید تا خواب بهتری داشته باشید زیرا اتاق شلوغ و نامرتب باعث بیخوابی میشود.
قبل از خوابیدن مدیتیشن انجام دهید و به موسیقی آرامشبخش گوش دهید تا راحتتر به خواب بروید.
مراحل کنار آمدن با خیانت همسر و اصلاح روابط از دید روانشناسان
برای کنار آمدن با خیانت و ترمیم رابطه پس از آن باید از سه مرحله زیر گذر کرد:
مرحله اول: شوک پس از کشف خیانت
روابط عاشقانه و رمانتیک در گذشته بر مبنای تصورات مثبت و خیالانگیز شکل گرفته است. کشف خیانت این تصورات را درهممیشکند و به شک و بیاعتمادی دامن میزند. در این حالت پرسشهای اساسی زیر به ذهن همسر خیانت دیده هجوم میآورد:
تو واقعاً کی هستی؟
چطور توانستی این کار را در حق من بکنی؟
رابطهی ما برای تو چه ارزشی دارد؟
نشانههای رابطههای بیسرانجام (۶ نشانه رابطههای کوچک زنگزده)
شوک اولیه پس از کشف خیانت و شک و بیاعتمادی همراه با آن واکنشهای متعددی را به دنبال دارد که از آن جمله میتوان به افسردگی، خشم، شرم، وسواس فکری، کنکاش درباره ریزترین جزئیات خیانت، ناتوانی در تمرکز کردن و زیر نظر گرفتن کوچکترین حرکات همسر اشاره کرد. بهترین روش برای تحت کنترل گرفتن این واکنشهای اولیه این است که احساسات خود را در محیطی به زبان بیاورید که بدون قضاوت کردن از شما حمایت شود. اگر فردی را بیابید که بدون نصیحت کردن و نشان دادن واکنشهای غیرمنطقی صرفاً به درد و دلتان گوش دهد، مسلماً احساس بهتری پیدا خواهیدکرد.
نصیحت کردن در این مرحله بیفایده است، چرا که همسر آزرده آنقدر پریشانحواس و درگیر احساسات مختلف است که نمیتواند به خوبی فکر کند یا تصمیم درستی بگیرد. البته داشتن یک سنگ صبور، یک جفت گوش شنوا بسیار مهم است. چنانچه بتوانید احساسات خود را با فرد معتمد و دلسوزی در میان بگذارید، بارتان سبکتر میشود و از شدت خشم و ناراحتیتان کاسته میشود.
به همین ترتیب اگر در این مرحله بخواهید این احساسات و ناراحتیهای خود را با همسرتان مطرح کنید و بگویید که چقدر از دست او ناامید شدهاید، مطمئناً نتیجه خوبی نخواهید گرفت. همسر جفاکار بلافاصله پس از کشف خیانت و برملا شدن رازش نمیتواند شنونده خوبی باشد و از همسر آزرده خود دلجویی و حمایت کند. بنابراین در میان گذاشتن این حجم از احساسات با همسر خطاکار فقط باعث گارد گرفتن او میشود، او کاملاً خیانت خود را انکار میکند و انگشت سرزنش و اتهام را به سمت شما نشانه میگیرد یا از شما دوری میکند. متاسفانه چنین واکنشهایی فقط احساسات منفی شما را تشدید میکند. بر طبق یک قاعده کلی در میان گذاشتن احساسات با فردی که توان یا تمایل شنیدن آنها را ندارد، غالباً نتیجه عکس میدهد و عواطف منفی بیان نشده قویتر و ریشهدارتر میشود. سخن آخر این که بهترین کار در دوران کنار آمدن با شوک اولیهی ناشی از کشف خیانت این است که از گروههای حمایتی، مشاوره فردی، خانواده و دوستان کمک بگیرید.
مرحله دوم: مسیر ارتباطی
پس از فروکش کردن شوک اولیه باید بررسی کرد که هر یک از زوجین چطور میخواهند با این مشکل کنار بیایند. آیا نجات زندگی مشترک برای هر دو طرف مهم است؟ یا این که یکی از زوجین از احساس خود و کاری که میخواهد انجام دهد، مطمئن نیست. تحت این شرایط چطور میتوان تردید و دودلی را برطرف کرد؟ نجات دادن زندگی پس از خیانت به همکاری و همدلی هر دو طرف برای رسیدن به یک هدف مشترک نیاز دارد. باز هم تاکید میکنیم که مشاوره فردی غالباً برای همسرانی مفید است که درباره احساسات خود مردداند یا از روشن بودن آینده این ارتباط مطمئن نیستند.
مرحله سوم: ترمیم رابطه و جلب اعتماد دوباره
چنانچه هر دو طرف برای نجات زندگی خودشان مصمم باشند، باید خود را برای انجام دادن دشوارترین مرحله آماده کنند. قبل از هر کار باید انگیزه اصلی خیانت مشخص شود و برای تغییر دادن عاملهای منتهی به خیانت اقدام شود. پس از آن با انجام توصیههای روانشناسی زیر میتوانید دوباره به یگدیگر اعتماد کنید و آسیبهای وارده بر زندگی مشترکتان را ترمیم ببخشید
مشخص کنید که آیا هر دو نفر درصدد ترمیم رابطه خود هستید یا خیر؟
پژوهشها نشان میدهد که مردان خیانت و رابطه جنسی همسرشان را سختتر از یک رابطه عاطفی میبخشند، حال آن که برای زنان بخشیدن رابطه عاطفی دشوارتر از خیانت جنسی است. بنابراین به خاطر داشته باشید که آنچه برای شما اهمیت کمتری دارد، ممکن است برای همسرتان فاجعهبار باشد و او را از پا دربیاورد. مدتی طول میکشد تا اثر شوک خیانت از بین برود و برای ترمیم رابطه بعد از خیانت باید وقت بگذارید. با یکدیگر به تصمیم مشترکی برسید که آیا میخواهید از هم جدا شوید یا رابطهتان را از نو شروع کنید. با خودتان و همسرتان صادق باشید، احساسات خود را به روشنی بیان کنید و از مشاجره کردن، توهین و جنگهای کلامی آتشین و بیفایده دست بردارید. یکی از شما بدون آن که حق انتخابی داشته باشد، آسیب دیده و به او خیانت شده است. “این فاجعه برای من اتفاق افتاده و الان چارهای جز کنار آمدن با آن ندارم.” طرف دیگر سردرگم و مردد است، چرا که انتخابهای متعددی پیش رو دارد، با همسرش بماند یا با معشوقهاش، به علاوه در دنیای مجازی نیز روشهای بسیاری برای ارضاء نیازهای جسمی و عاطفی خود میبیند. ممکن است این همسر خطاکار عاشق دو نفر باشد و به این خاطر احساس گناه کند، قرار گرفتن در این دوراهی او را به مرز جنون میکشاند.
بعد از جدایی دلش برام تنگ میشه؟
برقراری ارتباط
میدانیم که این توصیه کلیشهای و تکراری است، اما به ما اعتماد کنید، این اتفاق باید بیفتد. سر فرصت به حرفهای همدیگر گوش بدهید و حرف یکدیگر را قطع نکنید. هر دو طرف حق حرف زدن دارند و باید با احترام با آنها رفتار شود. از یاد نبرید که درک کردن با پذیرفتن تفاوت دارد، ممکن است دیدگاههای فردی از یک فرهنگ متفاوت را درک نکنید، اما میتوانید به او گوش بدهید و سعی کنید بپذیرید که روشهای انتخابی او برایش معنادار بوده است. این نکته برای ارتباط زناشویی نیز مصداق دارد. هیجانزده و عاطفی شدن هیچ اشکالی ندارد، خشم، اندوه، شرم و ترس بخشی طبیعی از این فرایند است. نکته اینجا است که احساسات خود را بدون سرزنش، توهین، سوءاستفاده کلامی یا تهدید به جدایی ابراز کنید. اگر به تنهایی نمیتوانید اوضاع را مدیریت کنید، از مشاوره با یک روانشناس باتجربه استفاده کنید.
بنیان ازدواجتان را از نو پیریزی کنید
پس از آن که خنثی کردن بمبهای عاطفی یکدیگر را شروع کردید، میتوانید برای پاکسازی و پیریزی یک رابطه جدید آماده شوید. برای رسیدن به این هدف لازم است که مدتی طولانی علیرغم عواقبی که خیانت برایتان به بار آورده است، دوشادوش یکدیگر تلاش کنید. سوال مهم این است که آیا میخواهید ازدواجتان ادامه داشته باشد یا خیر. برای تصمیمگیری عجله نکنید. هر چقدر که برای درک علت خیانت و ارزیابی نقش خودتان در این اتفاق بیشتر تلاش کنید، بهتر میتوانید خطای همسرتان را با مهربانی و بزرگواری ببخشید یا با نیروی عقل و منطق پیش بروید و با فراموش کردن گذشته دوباره یک زندگی مبتنی بر اعتماد و تعهد را شروع کنید.
رابطه جنسی را ممنوع نکنید
بخشش
همه ما این پند حکیمانه را شنیدهایم که “ببخشید و فراموش کنید.” اما این پند در ارتباط با خیانت چندان هم حکیمانه نیست. چرا؟ چون نمیتوانید فراموش کنید، اما میتوانید ببخشید. در رابطه با اعتماد هم باید بگوییم که این طرز تفکر که اعتماد را باید به دست آورد، کاملاً اشتباه است. این خود ما هستیم که تصمیم میگیریم، به دیگری اعتماد کنیم یا خیر. ما با نگاه کردن به قلب و احساسات خود و با توجه به عقل سلیم و تجربیاتی که در زندگی به دست آوردهایم، تصمیم میگیریم که زندگی خود را با دیگری شریک شویم. احتمالاً این ازدواج نخستین باری بوده است که دیگری را به زندگی خود راه دادهایم و به او اعتماد کردهایم و حتی پس از خیانت دیدن نیز تصمیم میگیریم که دوباره به فردی که یکبار قلبمان را شکسته و اعتمادمان را زیر پا گذاشته است، اعتماد کنیم. در هر حال انتخاب با خود ماست، اگر بخواهیم میتوانیم دوباره به او اعتماد کنیم و دوستش داشته باشیم.
نمونه موفق از مشاوره برای کنار آمدن با خیانت همسر
زمانی که مینا متوجه شد، همسرش بهزاد با مستخدمشان رابطه دارد، از پا درآمد. این کارشناس موفق IT که چند سالی بود، سی سالگی را پشت سر گذاشته بود، به طور اتفاقی متوجه شد که همسرش پیامهای مستهجنی را از یک شماره ناشناس دریافت میکند. مینا درباره این پیامها از بهزاد پرسید، بهزاد ابتدا منکر واقعیت شد و گفت که فقط داشته مسخرهبازی درمیآورده، اما وقتی دید که مادر دو فرزند خردسالش تا چه حد ناراحت است، واقعیت را اعتراف کرد. پس از آن مینا از مستخدمشان که سه سال بود در خانه کار آنها میکرد، خواست که جریان را تعریف کند. مینای شگفتزده متوجه شد که شوهرش خیانت کردن را پس از متولد شدن فرزند دومشان شروع کرده است. مینا تعریف کرد که: “تعادل هورمونی من پس از زایمان دوم کاملاً به هم خورده بود، وقت سر خاراندن نداشتم و سعی میکردم هم به کارم برسم و هم مراقب نوزاد و دختر دو سالهام باشم. من و بهزاد همکار و همسن هستیم. من وقت نمیکردم که به بهزاد برسم، اما فکر میکردم که او شرایط مرا درک میکند. هرگز انتظار نداشتم که او برای تامین نیازهای جنسی وعاطفیاش به من خیانت کند.”
این زوج به خاطر بچهها تصمیم گرفته بودند به زندگی مشترک خود ادامه دهند ولی با وجود این که بهزاد رابطه خود را با آن زن قطع کرده و ابراز پشیمانی کرده بود مینا نمیتوانست خیانت او را فراموش کند و مانند قبل به زندگی کنار او ادامه دهد. بهزاد تلاش میکرد اشتباه خود را جبران کند ولی مینا پر از خشم بود و نمیتوانست به همسرش دوباره اعتماد کند. آنها زیر یک سقف زندگی میکردند اما در واقع غریبه بودند. مشاور ما پس از شنیدن صحبتهای هر دو طرف به آنها کمک کرد هر یک، بتواند شرایط و احساسات طرف دیگر را درک کند. آنها نیاز به زمان و راهکارهای مؤثر داشتند که مشاور هر دوی اینها را در اختیارشان گذاشت و به آنها کمک کرد به تدریج و قدم به قدم، گذشته را پشت سر بگذارند، بیشتر با هم وقت بگذرانند، صمیمت را دوباره به روابطشان بازگردانند و زندگی خود را از نوبسازند. بعد از چند ماه مشاوره، مینا و بهزاد توانستند به تدریج کیفیت زندگی مشترک خود را بالا ببرند و به آرامش برسند.