حمام کشوریه را بگردید
با اشغال ایران در جنگ جهانی دوم و ورود لهستانیها به ایران، بیماریهای واگیردار مثل تیفوس شیوع یافت. محله اودلاجان هم در این شرایط وضعیت خوبی نداشت. به ویژه یهودیان محله، که با خرابی دو حمام سرچال و اسحق شیرازی از نظر بهداشت عمومی در شرایط بدتری بودند، چرا که در حمامهای مسلمانها استقبال خوبی از آنها نمیشد.
در سال هزار و سیصد و بیست و یک، در پایان مراسم خاکسپاری بانویی یهودی (کشور خانم)، همسرش مهمترین خواسته او را ساخت یک حمام عنوان کرد. سلیمان سنه، که خود از متمولان محله بود، برای اجرای تصمیم خود پنجاه هزار تومن سرمایه اولیه این کار را تامین نمود و پنج سال بعد، با همت وی یکی از مدرنترین و زیباترین حمامهای تهران در محله اودلاجان افتتاح شد. قسمت زنانه را به یاد همسرش کشوریه و قسمت مردانه را به نام خودش، سلیمانیه نام نهاد.
استفاده از سنگ های مرمر سبز رنگ در کف، ساخت یک حوضچه مرمرین با آبنمای شکیل در محوطه ورودی، استفاده از طرح های گچبری، آینهکاری در سقف و بخشی از دیوارها، استفاده از هنر منبتکاری بر روی درها و مزین نمودن نورگیرهای سقف و بالای درها به شیشه های رنگین و استفاده از هنر کاشیکاری از یک سو و سرویسهای مدرن و رختکنهایی به سبک اروپایی از سوی دیگر، جلوهای به حمام داده بود که گویی هنر شرق و غرب درهم آمیخته شده بود.
با اینکه مسلمانان از یهودیان در حمامهای خود استقبال مناسبی نمیکردند اما پخش شایعهای مبنی بر مشگلگشا بودن آب خزینه حمام کشوریه، زنان مسلمان را گروه گروه به این حمام میکشاند. آن روزها خانمی مشهور به (فاطی حمومی) با کاسه چهل کلیدش برای دختران خواستگار پیدا میکرد، زنها را صاحب اولاد، مادرشوهرها را عروس دوست و شوهرها را مرید همسرانشان میکرد. تا اینکه روزی خانمی از فاطی حمومی بخاطر پول هنگفتی که پرداخت کرده بود اما، حاجتش روا نشده بود، به انجمن کلیمیان شکایت کرد و این پایان ماجرای اخاذی این بانو در این حمام بود.
با فوت سلیمان سنه در اوایل انقلاب و همچنین از رونق افتادن حمامهای عمومی و خالیشدن محله از یهودیان، در اوایل دهه هشتاد این حمام که به ثبت ملی نیز رسیده است، برای همیشه تعطیل گردید.
آدرس: تهران، خیایان سیروس (شهید مصطفی خمینی)، بین چهارراه سرچشمه و سیروس، بالاتر از بیمارستان دکتر سپیر
پ. ن: بازدید ازاین مکان، بدون هماهنگی قبلی امکانپذیر نمیباشد.