مرز‌های شخصی چیست؟

مرز‌های شخصی محدودیت‌هایی هستند که وقتی صحبت از انتظارات شما از یک شخص و نحوه رفتار او با شما می‌شود تعیین می‌کنید.

به چه علت مرز‌های شخصی مهم هستند؟

دلیل اساسی برای تعیین حد و مرز‌ها تلاش برای ایجاد روابط قوی‌تر با خود و دیگران است. مرز‌های شخصی بخش مهمی از هر رابطه پر رونق هستند و هرگز نباید نادیده گرفته شوند. درست مانند حصار‌ها و دیوار‌ها در دنیای فیزیکی برای تعیین اینکه کجا می‌توانید بروید و کجا نمی‌توانید بروید، چه چیزی متعلق به شما است و چه چیزی نیست استفاده می‌شود. مرز‌های شخصی تعیین می‌کنند که دیگران تا چه حد می‌توانند پیش از عبور از خط بروند.

چگونه مرز‌های شخصی را تعیین کنیم؟

مرز‌های خود را شناسایی کنید:

شروع تعیین مرز‌های شخصی زمانی که شما حتی نمی‌دانید چه هستند یا کجا قرار دارند غیرممکن است. به همین دلیل است که نقطه شروع برای هرکسی که احساس می‌کند ممکن است به مرز‌های بیشتر/کمتری نیاز داشته باشد شناسایی موقعیت فعلی است. هرکسی در مورد مرز‌های شخصی خود نقاط شروع متفاوتی دارد و این مرز‌ها ناگزیر با گذشت زمان تغییر خواهند کرد. با این حال اولین کاری که باید انجام دهید این است که نقطه شروع خود را پیدا کنید.

 ارزش‌های خود را تعیین کنید:

یکی از بهترین راه‌ها برای تشخیص اینکه مرز‌های شما چیست و چگونه می‌خواهید تغییر کنند تعیین ارزش‌های شما در زندگی است. اگر برای خود ارزش قائل هستید یا می‌خواهید ارزش بیشتری برای خود قائل شوید مرز‌های محکم‌تری را در مورد نحوه صحبت و رفتار مردم با شما تعیین کنید.

 به احساسات خود گوش دهید:

اگر مطمئن نیستید که مرز‌های شخصی خود کجا باید باشد ممکن است‌ایده خوبی باشد که هر از چند گاهی احساسات خود را در بدن خود بررسی کنید. علائمی که باید مراقب آن‌ها باشید عبارتند از افزایش ضربان قلب، تعریق، سفتی در قفسه سینه یا معده و سایر احساسات عمومی ناراحتی. احساسات شما مانند مسیر‌هایی در کنار جاده هستند. آن‌ها به شما اطلاع می‌دهند که در چه زمینه‌هایی احتمالاً باید کمی بیشتر تحقیق کنید.

 نه گفتن را یاد بگیرید:

احتمالاً بزرگترین مانع افرادی که با تعیین مرز‌های شخصی مشکل دارند این است که نه گفتن برایشان بسیار دشوار است. دلیل اینکه اکثر مردم با مقاومت در برابر نه گفتن مواجه می‌شوند این است که نگران این هستند که این کار چه احساسی در طرف مقابل ایجاد می‌کند. شاید وقت آن رسیده باشد که برای یک بار هم که شده بایستید و به احساس خود فکر کنید.

 قاطع باشید:

این ارتباط بسیار نزدیک با نکته قبلی در مورد نه گفتن دارد. اهمیت قاطع بودن در هنگام تعیین مرز‌های شخصی خود را نمی‌توان به اندازه کافی مورد تأکید قرار داد چه با خودتان و چه با افراد دیگر. اگر هنگام تلاش برای تعیین حد و مرز‌ها با دیگران قاطعانه رفتار نمی‌کنید به خصوص اگر در گذشته مشکلاتی در تعیین آن‌ها داشته‌اید انتظار داشته باشید که آن‌ها شما را جدی نگیرند و زندگی مانند گذشته ادامه یابد.

 خودآگاهی را تمرین کنید:

هنگامی که از افکار و احساسات خود و آنچه که برای شما (یا برای شما) انجام می‌دهند آگاه هستید می‌توانید شروع به کار کنید که در آن مرز‌های خاصی باید تعیین شود. برای مثال اگر بیش از حد متفکر هستید برای خود حد و مرزی تعیین کنید که هر وقت فکر منفی به ذهنتان خطور کرد آن را ر‌ها کنید.

 به دنبال پشتیبانی باشید:

اشتباه رایجی که هنگام تلاش برای تعیین مرز‌های شخصی مرتکب می‌شوید این است که باید آن را به تنهایی انجام دهید. شما باید همه چیز را خودتان برنامه‌ریزی کنید، همه چیز را خودتان به اجرا درآورید و مشخص کنید که چه چیزی برای خودتان مفید است و چه چیزی برای خودتان کارساز نیست. این به سادگی درست نیست.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا